همراهی نکردن با تحریمهای آمریکا و انبوه کمکهای مشتاقانه برای مردم سیلزده ایران، از نشانههای برادری دولت و ملت عراق با مردم ایران است. در کتاب جنجالی «آتش و خشم» که به بررسی چند ماه ابتدایی ریاستجمهوری ترامپ در کاخ سفید پرداخته است، نکتهای بیان شده که این روزها میتوان موجودیت آن را در روابط بین عراق و آمریکا بخوبی مشاهده کرد. به گزارش «وطن امروز»، در این کتاب به نخستین سخنرانی ترامپ در مقر سازمان سیا در لانگی ویرجینیا اشاره شده است. او در این سخنرانی که چند روز بعد از مراسم تحلیف ریاستجمهوریاش انجام شد، به مساله جنگ آمریکا با عراق پرداخت و بیان کرد: «من طرفدار عراق نبودم و نمیخواستم به عراق برویم اما به شما میگویم زمانی که وارد عراق شدیم، من گفتم باید نفت را نگه داریم و همیشه هم میگویم که باید نفت را نگه داریم. حالا من این را برای دلایل اقتصادی میگویم اما اگر درباره این مساله فکر کنید…» در ادامه ترامپ، مایک پمپئو را که آن زمان رئیس سیا بود مخاطب خود قرار داد و گفت: «اگر ما نفت را نگه داشته بودیم، دیگر خبری از داعش نبود، چرا که نفت نخستین جایی است که آنها منابع مالی خود را تأمین میکنند، بنابراین به همین دلیل است که باید نفت را نگه داریم». شاید ترامپ در این سخنرانی که جزو نخستین سخنرانیهای او به عنوان رئیسجمهور آمریکا بود، نتوانست بخوبی مقصود خود را از جمله «نفت را نگه داریم» بیان کند اما این روزها بخوبی میتوان نقش عنصر اقتصادی را در کنار عناصر امنیتی و نظامی دیگر در روابط واشنگتن- بغداد مشاهده کرد. البته این مساله نباید باعث شود از نقش موثر عراق- به زعم دولت ترامپ- در اجرای تحریمهای آمریکایی علیه ایران نیز چشمپوشی کرد. عراق برای ترامپ بیشتر از هر چیز برای مقابله با ایران اهمیت دارد و این مساله را میتوان در سخنرانی اخیر او که بیان کرده بود نیروهای آمریکایی را در عراق نگه میدارد تا از این طریق ایران را تحت نظر داشته باشد، مشاهده کرد. این مساله به قدری برای ترامپ اهمیت دارد که حتی قبل از خروج او از برجام نیز میشد ردپای این نوع سیاستها را در کاخ سفید مشاهده کرد؛ سال 96 زمانی که رکس تیلرسون، وزیر وقت خارجه آمریکا به بغداد سفر کرده بود تا در نشست افتتاحیه شورای همکاری عراق و عربستان شرکت کند، اعلام کرد هدف اصلی آمریکا قدرت دادن بیش از پیش به عراق و عربستان برای مقابله با تهدیدات ایران است. بر این اساس مقامهای ارشد کاخ سفید بر این عقیده بودند که مقابله با نفوذ ایران در عراق و مستقل کردن بغداد از تهران و جلوگیری از همکاریهای مشترک بعدی در زمینه نظامی، استراتژیک و اقتصادی، بخشی ضروری از راهبرد توانمندسازی عراق برای مقابله با نفوذ ایران در منطقه است. بعد از آن، با خروج ترامپ از برجام، زمینه برای تضعیف اقتصادی ایران فراهم شد و به این ترتیب آمریکا وارد فاز دوم اقدامات خود برای مقابله با نفوذ منطقهای ایران شد و آن فروش سلاح به عربستان و در عین حال توجه به عراق برای مقابله با نفوذ ایران در منطقه بود. توصیههای ترامپ برای نزدیک شدن هر چه بیشتر عربستان به عراق، در نهایت منجر به پیشنهاد ملک سلمان برای تاسیس یک ورزشگاه در عراق شد و عربستان زمانی که دولت بغداد بشدت درگیر قطع برق در این کشور بود، پیشنهاد داد میتواند جای ایران را در معاملات اقتصادی و بویژه صادرات برق بگیرد. با این حال اتفاقاتی که در ادامه راه افتاد، نشان داد جبهه عربی- غربی آنچنان هم که انتظار دارد نمیتواند به رویای خود برای مقابله دولت عراق با ایران یا اجرای تحریمها علیه تهران توسط بغداد برسد. یکی از اساتید روابط بینالملل چندی پیش بیان کرده بود با وجود همه تئوریهای مطرح در روابط بینالملل و تمام نظریههایی که قصد دارند از نظر علمی به مبحث سیاست خارجی کشورها و روابط بین دولتها بپردازند، در رابطه بین عراق و ایران تنها یک مساله را میتوان به صورت نمادین مشخص کرد که میتواند در سایر زمینههای دیگر نیز پاسخگوی سوالات تحلیلگران باشد. این پدیده که بعد از آزادسازی عراق از حکومت صدام رنگ و بوی جدیتری به خود گرفت و بعد از ظهور داعش به محور اصلی نمایش قدرت شیعه تبدیل شد، «راهپیمایی اربعین» است. بر اساس این نظریه میتوان بیان کرد محور اصلی رابطه تهران- بغداد که تاکنون توانسته در طول دوران بعد از فروپاشی رژیم صدام، به اصلی در روابط بین 2 کشور تبدیل شود، اعتقادات مشترک و همچنین پیمان مذهبی مردم 2 کشور به یکدیگر است. خلاصه این نظریه این است که تصور «امت واحد» شدن در میان شیعیان که خود را در راهپیمایی عظیم و میلیونی اربعین نشان میدهد، بزرگتر و مهم تر از هر نظریه دیگری در روابط بینالملل است و این روزها میتوان اثبات شدن این نظریه را بیشتر از پیش مشاهده کرد. از سوی دیگر ارادت اهل سنت به فرزندان و نوادگان پیامبر اسلام(ص) در بسیاری از آیینهای شیعیان نمودار شده است که از جمله همین نزدیکی عقاید، حضور فعالانه اهل سنت در ایام محرم و راهپیمایی اربعین است. دولت عراق تاکنون با وجود اصرارهای مکرر دولت ترامپ و سفرهای گاه و بیگاه اعضای دولت او هنوز قبول نکرده است از تحریمهای آمریکایی علیه ایران پیروی کند و بیشترین میزان تجارت را با ایران برقرار کرده است. این در شرایطی است که ایران نیز به واسطه عملکردش در از بین بردن داعش در عراق و سوریه بشدت با محبوبیت روزافزونی در میان مردم منطقه روبهرو شده است. به همین دلیل است که زمانی که ترامپ با فرمان اجرایی خود سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را در لیست گروههای تروریستی قرار میدهد، هیچ کدام از مسؤولان دولتهایی که خود درگیر مبارزه با تروریستها در سوریه و عراق بودهاند، از این اقدام استقبال نکرده و با آن مخالفت میکنند. شاید بتوان طیف وسیع حمایت گروههای عراقی از سپاه پاسداران را تنها در یک جمله خلاصه کرد: «تنها دولتهای حامی تروریسم مانند عربستان و رژیم صهیونیستی با این اقدام آمریکا موافق بودند». پدیده دیگری که این روزها بیش از پیش نزدیکی 2 ملت و دولت ایران و عراق را نشان میدهد سرازیر شدن خیل عظیم کمکهای مردمی و دولتی عراق به سیلزدگان ایرانی در مرزهای غربی کشور است. عراقیها که هر سال یک بار به استقبال از جمعیت ایرانی عزاداران حسینی میشتابند و هر چه دارند برای استقبال از میهمانان خود میگذارند، این بار نیز در قالب هیاتهای کمکرسانی و همان موکبهای اربعینی به مرزهای ایران سرازیر میشوند تا کمکی برای مردم سیلزده استانهای غربی کشور باشند. این پدیده و این همبستگی مردمی بین مردم عراق و ایران این روزها نه تحریم میشناسد و نه ترامپ!
ترامپ که باید به صورت مخفیانه با هواپیمای شخصیاش و در وحشت راهی پایگاه نظامی آمریکایی در عراق شود تا با سربازان آمریکایی دیدار کند، شاید بهتر باشد این روزها تصاویر سیل مهربانی مردم عراق به سمت سیلزدگان ایرانی را نیز مشاهده کند. ترامپ که ادعا داشت باید نفت را در عراق نگه میداشتند و اعلام میکرد مسائل اقتصادی در روابط بین آمریکا و عراق حرف اول را میزند و عراق نیز باید تحریمهای ایران را به اجرا بگذارد، حالا باید شاهد باشد که چگونه روابط 2 کشور نه بر مبنای نظریههای روابط بینالملل، بلکه بر مبنای مکتب حسینی و حسن همجواری همچنان ادامه مییابد.
منتشر شده در روزنامه وطن امروز / صفحه سیاسی
ارسال یک دیدگاه