بعد از جمع بندی مذاكرات هسته ای، مسئولان آمریكایی باز هم طبق رویه معمول خود شمشیر را از رو بسته و ایران را تهدید به حمله نظامی كردند. كاخ سفید این روزها به شدت در تلاش است كه جمع بندی مذاكرات را به قول آمریكاییها(Sell Out) كرده و كنگره را قانع سازد كه این نتیجه باید به همان صورت كه در ژنو جمعبندی شده بود، در كنگره تصویب كنند.
آمریكاییها برای این مسئله عبارتی دارند كه مفهوم آن به فارسی میشود «تلاش برای فروختن طرح به كنگره» و یا تلاش برای متقاعد ساختن اعضای كنگره در مورد تصمیمات دولت. این تلاشها مانند رویه معمول كاخ سفید، اما با تهدید و نقشه كشی برای آینده ایران همراه است.
از روزی كه مذاكرات در ژنو جمعبندی شد، مسئولان دولت آمریكا هر كدام مأموریت تازهای یافتند. یكی از وزرا باید به سرزمینهای اشغالی سفر میكرد تا مسئولان دولت صهیونیستی را قانع سازد كه به توافق نهایی هسته ای با ایران تن دهند. مقامهای دیگر هم هر كدام مسئولیت تازهای برای فروختن این طرح به كشورهای عربی منطقه میكنند. اوباما خود در گفت و گوهای تلفنی جداگانه با تمام حكام منطقه در این باره صحبت كرد و نمایندگانی را نیز به كنگره فرستاد تا مطمئن شود، پارلمان ایالات متحده در راه اجرای این توافق سنگ اندازی نمیكنند. اوباما با این حال از راه خطرناكی برای قانع ساختن متحدان خود استفاده كرده است و آن تهدید كردن دوباره ایران به آغاز شدن جنگ برای هدف قرار دادن تأسیسات هسته ای كشورمان است.
جاشوا ارنست، سخنگوی كاخ سفید روز یكشنبه – تنها چند روز بعد از اعلام جمع بندی شدن مذاكرات هسته ای – در مقابل خبرنگاران حاضر شد و اعلام كرد كه با وجود توافق هسته ای، آمریكا میتواند در صورت لزوم و در زمان مناسب به تأسیسات هسته ای ایران حمله كند.
اوباما نیز بارها ایران را تهدید به حمله نظامی كرده بود و این بار نیز با ادبیات دیگری اعلام كرد كه گزینه های نظامی همچنان روی میز قرار دارد. بررسی گفت و گوهای اوباما و همچنین مطالبی كه در سایتهای خبری و روزنامه های غربی منتشر شده نشان میدهد، آمریكا به شدت بر روی متن برجام كار كرده و امید دارد از این طریق مقدمات براندازی نظام جمهوری اسلامی را نیز فراهم سازد.
بر اساس این توافق، ایران به مدت 15 سال باید تحت تدابیر شدید نظارتی آژانس بینالمللی انرژی هسته ای باشد. این مدت زمان همان طور كه اوباما نیز به آن اشاره كرده بود تنها در خصوص مسایل هسته ای برای آمریكا شایان توجه و مناسب نیست و در مورد مسایل مربوط به جنگ نرم و دخالت در امور داخلی ایران نیز هست.
آمریكاییها به شدت به این مسئله اعتقاد دارند كه این دوره گذار، میتواند با نفوذ و اثرگذاری آنها در فضای سیاسی و فرهنگی كشورمان، تبدیل به دورهای سازنده در جهت انحراف كشور از اصول و اهداف انقلاب اسلامی و تربیت نسلی از سیاستمداران جوان باشد، كه به شدت در جهت خواست نهادها و كشورهای غربی چون آمریكا گام بر میدارند. این مسئله را میتوان در عملكرد اوباما در زمان فتنه 88 نیز به خوبی مشاهده كرد.
دولت ایالات متحده در طول چند سال اخیر بعد از فتنه 88 به خوبی به این مسئله رسیده است كه در شرایط فعلی و حمایت بی شائبه مردم از ركن رهبری كه در نهم دی ماه سال 88 به وضوح عیان شد، امكان دسترسی به اهدافش در ایران را ندارد. آمریكا بعد از بحران سال 88 در ایران به این نتیجه رسید كه باید قبل از دخالت آشكار در امور داخلی ایران، نسلی از سیاستمداران را تربیت كند كه بتوانند در ایران نوظهور بعد از توافق، پستهای كلیدی و حساس را در اختیار گرفته و در عین حال به اهداف غرب نیز پایبند باشند. از همین رو اوباما به صراحت بیان كرد كه ایران تا 15 سال آینده با تغییرات چشمگیری رو به رو خواهد شد.
دومین مسئله اما تهدیدهای نظامی است. دولت اوباما به خوبی به این مسئله واقف است كه در شرایط فعلی نمیتواند با حمله به تأسیسات هسته ای ایران، جلوی دسترسی ایران به علم و دانش و فن هسته ای را بگیرد. آمریكا طی سالیان گذشته موشكها و ساختارهای دفاعی زیادی را برای هدف قرار دادن تاسیساتی مانند فردو و نطنز آزمایش كرد اما همانطور كه رسانه های غربی نیز به آن اشاره كردند، این موشكها و نابود كننده های سنگرهای مقاومت تنها تا عمق 20 پایی از سطح زمین را مورد هدف قرار میدهند و این در حالیست كه تأسیسات فردو در عمق 25 پایی سطح زمین است. آنها همچنین با آزمایش كردن تعدادی از ویروسهای كامپیوتری سعی كردند در فعالیت سانتریفیوژ ها خلل وارد كنند كه بعد از مدتی با لو رفتن این نقشه عملیاتی كه توسط نیروهای آمریكا و اسرائیلی هدایت میشد، به موضوعی ناكارآمد تبدیل شد.
كارشناسان نظامی در آمریكا بر این باورند در طول سالهای اجرای توافق هسته ای، ایران نمیتواند رشد بیشتری در دانش و تولید هسته ای خود داشت باشد و از سوی دیگر با هدف قرار دادن برنامه های نظامی و موشكی ایران میتوانند سرعت تولید علم و پیشرفت نظامی در ایران را محدود كنند تا سرانجام بتوانند با گسترش ابزار های جنگی خود توانایی دسترسی و از بین بردن سایتهایی چون فردو را داشته باشند. آنها خود به این مسئله اشاره كردهاند و اعتقاد دارند تا چند سال آینده با كمكهای نظامی و همكاریهای علمی و اطلاعاتی با رژیمهایی چون اسراییل و آل سعود در عربستان میتوانند به این سطح از توانایی برسند كه به قول اوباما تمام پیچ و مهره های تأسیسات هسته ای ایران را از هم باز كرده و آن را به صورت كامل از بین ببرند.
با توجه به این دو مسئله میتوان از هم اینك مهمترین اولویتهای نظام جمهوری اسلامی در سالهای آتی – در صورت تصویب شدن و اجرایی شدن توافق هسته ای با قدرتهای غربی – را برشمرد. اگر آمریكا و متحدانش در منطقه به دنبال پس زدن ایران از موضع فعلی خود در تولید علم و شكوفایی و همچنین ساختارها و سازه های نظامی و امنیتی هستند، ایران نیز باید با افزودن به سرعت رشد علمی كشور و به ویژه در بحث تسلیحات نظامی، با ابتكارهایی به مصاف آمریكا برود كه در نهایت پیروز میدان دیپلماسی و سیاست همچنین در صورت لزوم جنگ و اقدامات نظامی باشد.
از سوی دیگر این گروه های سیاسی در داخل نظام جمهوری اسلامی هستند كه باید با درایت و فهمی كه از فتنه 88 پیدا كردهاند، جلوی هر گونه تربیت و رشد افرادی كه قرار است به عاملان آمریكایی و غربی در داخل كشور تبدیل شوند را بگیرند. همانطور كه رهبر معظم انقلاب بارها به این مسئله اشاره كردهاند، آمریكا با وجود توافق هسته ای نیز همچنان باید به عنوان دشمن جمهوری اسلامی در نظر گرفته شود چرا كه این پیمان بینالمللی از میزان كینه آمریكا از انقلاب و نظام جمهوری اسلامی نكاسته است و هدف اصلی قدرتهای غربی از بین بردن نظام جمهوری اسلامی در ایران و پرورش نسلی جدید از سكولارهای داخلی است كه قرار است مطیع اوامر غرب در داخل ایران باشند.
منتشر شده در سایت مرکز اسناد انقلاب و خبرگزاری فارس
ارسال یک دیدگاه