در فرهنگ غربی بویژه در ادبیات انگلیسی، برای ترسو خواندن افراد به آنها لقب «بزدل» یا «جوجه» داده می‌شود. این مسأله از سال‌ها پیش و از ادبیات انگلیس در قرن هفدهم میلادی گرفته شده و تا به امروز در بسیاری از ضرب‌المثل‌ها و اصطلاحات انگلیسی به کار گرفته می‌شود. این اصطلاح بعد از مدتی به دنیای سیاست نیز راه پیدا کرد و در تئوری «بازی‌ها» به صورت مساله‌ای تئوریک در آمد. به گزارش «وطن امروز»، بر اساس نظریه «بازی‌ها»، کنشگران و رقبای بین‌المللی مانند راننده 2 اتومبیل هستند که هر کدام با شدت و سرعت زیادی در حال نزدیک شدن به یکدیگر و برخورد با هم یا به قول دیگر «شاخ به شاخ» هستند. در این میان کسی که شجاعت داشته باشد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌، در همان مسیر به سمت اتومبیل رقیب می‌تازد اما کسی که بزدل یا به قول غربی‌ها، «جوجه» باشد، ممکن است حتی در دقیقه و ثانیه آخر هم جا زده و مسیر اتومبیلش را به گونه‌ای تغییر دهد که با رقیب برخورد نداشته باشد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. بدین ترتیب به راننده اول که مسیر خود را تا انتها رفته، برنده و به راننده دوم «جوجه» گفته می‌شود. برای نخستین‌بار این تئوری در مسأله بحران موشکی کوبا مطرح شد. در آن زمان مسأله اصلی این بود که در زمان به اوج رسیدن این بحران، شوروی سریع‌تر عقب‌نشینی خواهد کرد یا آمریکا‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. بحران موشکی کوبا نشان داد قدرت‌نمایی سریع آمریکا در برابر شوروی- کشوری که در آن زمان ابرقدرتی در شأن و اندازه آمریکا بود- توانست خروشچف را وادار کند از مواضع خود در ایجاد تاسیسات موشکی در کوبا کوتاه بیاید و دنیا به سمت جنگ اتمی نرود. این پیروزی آمریکا در بیرون کردن شوروی از کوبا، مقدمه‌ای برای استفاده بیش از پیش این کشور از تئوری بازی‌ها و به صورت خاص «بازی جوجه» شد.  مساله‌ای که بعد از سال‌ها دوباره این تئوری را در دنیا مطرح کرده است، رویارویی همه‌جانبه آمریکا با ایران و تلاش دولت ترامپ برای استفاده از ظرفیت تهدیدهای نظامی و غیرنظامی علیه ایران برای به راه انداختن بازی جوجه دیگری در منطقه است‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. ترامپ که در ابتدای امر سعی می‌کرد با استفاده از تئوری «مرد دیوانه» خواسته‌هایش در دنیا بویژه در قبال ایران و کره‌شمالی را به واقعیت تبدیل کند‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌، حالا می‌داند ایران دست او را در این‌باره خوانده و به فاز دیگری از این تئوری دیوانگی می‌پردازد و آن هم گرفتن ژست حمله به ایران و به نمایش گذاشتن ادوات و تجهیزات نظامی آمریکا در منطقه است‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. این مسأله به‌زعم کارشناسان روابط بین‌الملل باعث می‌شود 2 کشور در حد تهدیدات نظامی نیز با یکدیگر رو در رو شوند اما در نهایت هر کسی زودتر ترسیده و راه خود را کج کند‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌، بازنده بازی خواهد بود. البته برای این نظریه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌، فرضیه برخورد مستقیم دو طرف با یکدیگر در صورت لجبازی و تلاش برای به کرسی نشاندن حرف‌های‌شان هم وجود دارد اما باید در این‌باره به واقعیات پیرامونی 2 بازیگر اصلی نیز توجه داشت. در شرایطی که ترامپ شخصا بیان می‌کند آمریکا در جنگ در منطقه خاورمیانه 7 تریلیون دلار هزینه کرده و در هیچ‌کدام از جنگ‌ها نیز پیروز نبوده و به هیچ‌کدام از اهداف خود نرسیده است، چگونه می‌خواهد خود آغاز‌کننده جنگی دیگر در منطقه باشد که غیر از تهدید کردن جان نظامیان آمریکایی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌، می‌تواند کل منطقه را نیز به آتش بکشد؟ از سوی دیگر شرایطی که در حال حاضر از منظر اطلاعاتی به نفع ایران است، این است که رسانه‌‌های آمریکایی به دلیل اختلافات داخلی درون سیستم سیاسی این کشور، خود به این مسأله معترفند که اقدامات ترامپ و مشاور دیوانه‌‌‌‌اش تنها در حد نمایشی از تهدید و ترس است و آنها نمی‌خواهند و نمی‌توانند به فکر جنگیدن با ایران یا هر نوع اقدام دیگر باشند. به همین دلیل است که هر روز دایره تحریم‌ها را تنگ‌‌‌‌‌‌تر می‌کنند و از طرف دیگر شماره تلفن برای مذاکره می‌دهند. درخواست‌‌های مکرر ترامپ برای مذاکره با ایران، آن هم مذاکرات بدون پیش‌شرط‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌، در شرایطی که وزیر خارجه او پیش از این 12 پیش‌شرط برای مذاکره با ایران قرار داده بود، نشان‌دهنده ناامیدی و ضعف کاخ سفید در مقابل ایران است. اما به نظر می‌رسد آنها می‌خواهند از همان راهی که یک بار توانسته بودند به مذاکره برسند، این‌بار نیز به نتیجه دلخواه خود برسند. به راه انداختن دوگانه جنگ/ مذاکره شاید یک‌بار در برابر ایران- آن هم به لطف دوستان آمریکا در داخل کشور و فضا‌‌سازی‌شان- به مذاکره ختم شد اما به نظر نمی‌رسد خاطره این مذاکره و نتایج آن برای مردم ایران به‌قدری در تاریخ گم شده باشد که از حافظه ملی ایرانیان پاک شده باشد. از همین منظر است که تیترهای هماهنگ‌شده روزنامه‌‌های اصلاح‌طلب و هشدار دادن آنها درباره آینده بدون مذاکره با آمریکا برای ایران، این‌بار تنها توانست واکنش عصبی مخاطبان‌شان درباره این همه ترس و «جوجه» بودن عده‌ای در ایران را برانگیزد!  این «جوجه» بودن در شرایطی است که اکثر رسانه‌‌های غربی و آمریکایی خود به بی‌نتیجه بودن سیاست‌‌های ترامپ و دوستانش در کاخ سفید معترفند. این رسانه‌ها البته بیان نمی‌کنند که باید درباره چه مسائلی با کاخ سفید مذاکره کرد؟ درباره مسأله موشکی و توان دفاعی کشور؟ به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی؟ باج دادن به کشورهای عربی منطقه؟ دست کشیدن از آرمان‌های ملی و مذهبی در دفاع از مردم مسلمان؟ این رسانه‌ها بیان نمی‌کنند که پس از تعلیق کردن تمام فعالیت‌‌های هسته‌ای‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌، دیگر چه موضوعی برای مذاکره باقی مانده است که بتواند در صورت توافق، موجودیت کشوری به نام ایران را تضمین کند؟ شبکه خبری سی‌ان‌ان در گزارشی از به راه افتادن «جوجه‌بازی» در روابط ایران و آمریکا نوشته است. نمایندگان کنگره نیز به ترامپ و تیمش هشدار داده‌‌اند اقداماتی که آنها انجام می‌دهند، نه در راستای به راه انداختن جنگ در ایران بلکه در راستای تحریک ایران برای انجام دادن کاری است که هنوز معلوم نیست چه باشد.  این مسأله نشان می‌دهد بیشتر از اینکه شهروندان ایرانی نگران تحرکات آمریکایی‌ها باشند، این آمریکایی‌ها هستند که باید نگران تحرکات ایران در منطقه باشند.  از سوی دیگر اگر نگاهی به اتفاقات و نگرانی‌‌های ترامپ برای مسائل داخلی کشورش نیز بیندازیم به نظر می‌رسد صبر استراتژیک ایران و دور نزدن از مسیری که تاکنون پیموده است، می‌تواند به شکست تمام و کمال او و دیوانگانی مثل جان بولتون در کاخ سفید بینجامد.  نشریه آتلانتیک نیز در این‌باره با اشاره به صحبت‌‌های جان بولتون که اعلام کرده است ناو هواپیمابر آبراهام لینکلن را برای مقابله با تهدیدات ایران به منطقه می‌فرستد، نوشته است: جان بولتون به تهدیدات ایران اشاره کرده اما بیان نکرده است این تهدیدات چه عواملی است و چگونه کاخ سفید به این نتیجه رسیده که تهدیداتی از سوی ایران علیه آمریکا وجود دارد. این رسانه آمریکایی با اشاره به تهدیدات مشخص نشده بولتون گفته است: البته در این‌باره باید بیان کرد واقعا ایران در صورتی که تمایل داشته باشد می‌تواند تهدیدی علیه آمریکا در منطقه باشد. این نشریه در ادامه به فهرستی از این تهدیدات اشاره کرده که گمان نمی‌رود فرستادن ناو لینکلن نیز بتواند جلوی این تهدیدات را بگیرد!  بر این اساس نشریه آتلانتیک بیان کرده است که فعال شدن گروه‌‌های حامی ایران در منطقه در جهت ضربه زدن به مواضع و منافع آمریکا از جمله در یمن، غزه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌، لبنان، عراق‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌، سوریه و حتی افغانستان، تهدید کردن کشتی‌‌های اماراتی و عربستانی که قرار است نفت را از تنگه هرمز عبور دهند و سرانجام تهدید شدن جان سربازان آمریکایی در عراق و سوریه، از جمله اقداماتی است که می‌تواند دستگاه سیاست خارجی آمریکا و کاخ سفید را با مشکلات زیادی روبه‌رو کند.  در همین حال نشریه تایم نیز بیان کرده است که «جوجه‌بازی» با ایران در خاورمیانه می‌تواند تبعات بسیار بدی برای آمریکا به دنبال داشته باشد و این همان قمار بزرگی است که کارشناسان آمریکایی می‌ترسیدند ترامپ بر سر ایران انجام دهد و در حال حاضر این قمار به سمت بازنده شدن آمریکا پیش می‌رود.

منتشر شده در روزنامه وطن امروز