روسای جمهور آمریکا در بزنگاههای مهم تاریخی رویارویی با ایران، معمولاً هدیه کریسمسهای عجیبی به ایران دادهاند! اما هدیه ترامپ به تهران از همه عجیبی تر بوده و زمینه ساز شکستی دیگر برای آمریکا در مقابل ایران شد.

7 سال پیش، یعنی زمانی که تهران و واشنگتن در حال زورآزمایی درباره نیروگاه هستهای فوردو بودند و انواع و اقسام ویروسها و بدافزارها از سوی آمریکا به سمت ایران روانه میشد تا بلکه بتواند جلوی فعالیت این تأسیسات و همچنین تأسیسات نطنز را بگیرد، دول اوباما هدیه کریسمس خیلی جالبی برای ایران فرستاد. پهپاد RQ170 آمریکایی که در آن زمان از آخرین تجهیزات و نرمافزارها برای جاسوسی بهره میبرد، بدون هیچ آسیبی در ایران به زمین نشست و پیام فرستادنها و درخواستهای متعدد برای بازپسگیری آنهم بهجایی نرسید. ایران در همان زمان قدرت اصلی خود در استفاده از تکنیک جمینگ و به زمین نشاندن بینقص یک پهپاد متجاوز را به رخ آمریکاییها کشاند. در آن زمان بیان شد که دستکم گرفتن ایران و سیستم دفاعی این کشور، مهمترین اشتباه راهبردی اوباما در مقابله با ایران بوده است. 7 سال بعد در دوره ریاست جمهوری ترامپ هم هدیه جالبتوجه و مهم دیگری به ایران داده شد که آنهم منشأ گرفته از اشتباهات راهبردی دولت ترامپ در قبال ایران بوده است.
هدف قرار دادن پایگاه حشد الشعبی در عراق، آنهم در روزهای پایانی سالی که در آن بهصورت رسمی پیروزی عراق با داعش عنوانشده بود، از اشتباهات اساسی و راهبردی واشنگتن در قبال ایران و همچنین عراق بود. این اقدام نشان داد آمریکا غیر از فهم بسیار اندک و محدود خود از ایران، از عراق و مردم این کشور نیز درک بسیار پایینی دارد.
اولین اشتباه: رویارویی با ایران تا آخرین دقایق
اولین اشتباه دولت ترامپ در هدف قرار دادن پایگاه نیروهای حشد الشعبی در عراق این بود که این کار را برای ضربه زدن به ایران انجام داد. ترامپ که در سال 2019 ضربههای مهلکی از ایران خورده و نتوانسته بود آنها را تلافی کند، به این فکر میکرد که شاید بتواند در روزهای واپسین این سال در کارنامه کاری خود بگنجاند که سرانجام در همین سال 2019، توانسته جواب هدف قرار دادن پهپاد گلوبال هاوک در دریای عمان، راضی نشدن ایران به مذاکره مستقیم با دولت او در خصوص برنامه هستهای و همچنین شکستش در ماجرای فتنهگری در داخل ایران را بدهد. در شرایطی که کنگره آمریکا هنوز هم در موقعیتهای مختلف به او انتقاد میکرد که چرا جواب ایران را نمیدهد، ترامپ گمان میکرد به راه انداختن جنگ محدود با ایران در زمین عراق میتواند از میزان شکستهایش در خاورمیانه در سال 2019 بکاهد اما نتیجه دقیقاً برعکس شد.
اولین اشتباه دولت ترامپ در هدف قرار دادن پایگاه نیروهای حشد الشعبی در عراق این بود که این کار را برای ضربه زدن به ایران انجام داد.
دومین اشتباه: عراق، سوریه نیست
دومین اشتباه واشنگتن در این خصوص این بود که عراق را با سوریه اشتباه گرفت. ترامپ که مشاهده کرده بود نیروی هوایی رژیم صهیونیستی هرازگاهی حملاتی را علیه برخی از قرارگاههای نظامی در سوریه انجام میدهد، به این نتیجه رسیده بود که شاید بهتر است همین رویه را در عراق نیز که مهمترین پایگاه حوزه نفوذ ایران است پی بگیرد اما غافل از اینکه عراق جای مناسبی برای این نقشه نبود و مسلماً مشاوران او در دولتش به او خواهند گفت که با این حرکت که نتیجهاش بیزاری هر چه بیشتر مردم عراق از متجاوزان آمریکایی بود، برنامهریزیهای بلندمدت واشنگتن در حوزه دیپلماسی عمومی و نفوذ نرم در فضای سیاسی و افکار عمومی این کشور را یکشبه به نابودی کشاند.
اعتراضات مردمی به کشته شدن نیروهای حشد الشعبی و تلاش برای تسخیر سفارت آمریکا و فضایی که هماکنون برای اخراج نیروهای آمریکایی در عراق وجود دارد، نشان میدهد که آمریکا نمیتواند نقش رژیم صهیونیستی در سوریه را این بار در عراق ایفا کند و مردم این کشور با آگاهی خود از این مسائل جلوی این نوع دخالتهای استعماری را میگیرند.
حالا چه میشود؟
سؤالی که هماکنون در فضای فکری ایران، امریکا و عراق وجود دارد، این است که حمله به حشدالشعبی و پاسخ نیروهای حشد به این مسئله و همچنین مواضع شخصیتهای مهم عراقی در محکوم کردن این اقدام و بیان ضرورت خروج نیروهای آمریکایی از عراق چه نقشی در تحولات این کشور خواهد داشت و چه آیندهای را برای منطقه رقم خواهد زد؟
مهمترین نتیجهگیری از این وقایع این است که ملت عراق باوجود همه اعتراضات و انتقاداتی که نسبت به سیستم سیاسی این کشور دارند، اما در بحبوحه این مسائل با یک نوع بیداری مواجه شدند. این بیداری به آنها نشان داده است که حضور و فعالیت چه دولتی و چه سفارتی در بغداد و عراق باعثوبانی مشکلات آنها است. اگر تاکنون در برخی از تظاهراتهای عراق مشاهده میشد که به نفوذ ایران در این کشور انتقادی وارد است، این حادثه نشان داد که چه کشوری در عراق نگاه استعماری به این کشور دارد. ایران به هنگام درگیری عراق با داعش، به درخواست این کشور برای از بین بردن این غده سرطانی وارد عمل شد اما آمریکا که خود داعش را به وجود آورده بود، حالا با نگاه استعماری خود نشان داد نهتنها به حاکمیت ملی عراق اهمیتی نمیدهد بلکه اهمیتی برای جان عراقیهایی که طی سالیان گذشته از جان و مال و ناموس مردم کشورشان در برابر داعش دفاع میکردند، قائل نیست و حاضر است به خاطر سیاستهای ضد ایرانی خود جان شهروندان عراقی را نیز به خطر بیندازد.
مهمترین نتیجهگیری از این وقایع این است که ملت عراق باوجود همه اعتراضات و انتقاداتی که نسبت به سیستم سیاسی این کشور دارند، اما در بحبوحه این مسائل با یک نوع بیداری مواجه شدند.
آیا حمله حشد الشعبی پایان کار آمریکا در عراق است؟
حوادث به وجود آمده در بغداد شاید پایان کار آمریکا در عراق را رقم نزند اما میتواند پایانی بر فتنهگریهای چندماهه این کشور در فضای سیاسی عراق باشد. تصمیم ترامپ درهرصورت کار برای دیپلماسی عمومی آمریکا در عراق را بسیار سخت کرد و نشان داد نفوذ آمریکا در این کشور نه از روی دلسوزی و دغدغه بلکه از روی دشمنی با ایران است. این اتفاق همچنین ایران را در جایگاه برتری نسبت به آمریکا در این کشور قرار داد چراکه نشان داد کشوری که چند سال برای مبارزه با داعش به مردم عراق کمک کرد و از جان آنها در برابر این گروه تروریستی آمریکا ساخته حفاظت کرده است، نباید با بیمهری سیاسی در داخل این کشور مواجه شود.
شاید آمریکا به دنبال تلافی کردن اقدام حمله به سفارت در عراق و یا سوریه باشد اما همین مسئله نیز نشان میدهد که کاخ سفید هیچشان و اهمیتی برای مردم عراق و همچنین حاکمیت این کشور قائل نیست. ایران برای مقابله با آمریکا بعدازاین حادثه دست پیش را دارد و همانطور که نشان داده است در عرصه نظامی بهخوبی میتواند وارد عمل شود، باید در عرصه دیپلماسی عمومی نیز با ابتکار عمل و شجاعت بیشتری وارد میدان شده و از توطئهها و نگاههای استعماری آمریکا در عراق پرده بردارد.
منتشر شده در سایت سیاست پارسی
ارسال یک دیدگاه