با برداشته شدن گام چهارم ایران برای کاستن از میزان تعهدات برجامی اش سؤالی که همچنان در محافل سیاسی و همچنین افکار عمومی وجود دارد این است که اصولا آنچه از برجام و توافق هستهای سال 2015 باقی مانده است، چیست؟

توافق هستهای در سال 2015 بین ایران و کشورهای عضو گروه 1+5 به رشته تحریر درآمد. در این توافق مقرر شده بود که در ازای توقف برخی از فعالیتهای هستهای ایران، تحریمهای بینالمللی و همچنین تحریمهای یکجانبه آمریکا علیه ایران برداشته شود. با روی کار آمدن ترامپ در آمریکا در انتخابات سال 2016 اما رویکرد رئیسجمهور این کشور نسبت به قراردادی که ایران با اوباما، رئیسجمهور دموکرات این کشور بسته بود، تغییر پیدا کرد و ترامپ که در طول ماههای ابتدایی فعالیتش بارها هشدار داده بود که از این توافق بیرون میآید سرانجام در ماه می سال 2018 یعنی اردیبهشتماه سال 97 بهصورت رسمی از این توافق بیرون آمده و تحریمهای یکجانبه آمریکا علیه ایران را دوباره اعمال کرد. ایران برای یک سال سیاست «صبر استراتژیک» را در پیش گرفت اما بعدازآن و درحالیکه دیگر امیدی به اجرایی شدن سیستم اقتصادی اینستکس نداشت، به مسیری که در توافق هستهای دیدهشده بود یعنی کاستن از میزان تعهدات برجامی متوسل شد تا بلکه کشورهای اروپایی را که ادعا داشتند هنوز هم به تعهدات خود در توافق هستهای پایبند هستند وادار سازد تا هر چه زودتر فکری به حال تحریمهای یکجانبه آمریکایی علیه ایران کنند.
باوجوداینکه از ابتدای نوشته شدن توافق هستهای، هر روز ایران و آمریکا یکدیگر را به نقض روح توافق متهم میکردند اما حالا با گذشت 4 سال، نتیجه این بحث همیشگی به اینجا رسیده است که عملاً دیگر چه چیزی از برجام باقی مانده است؟
1- شاید بتوان در وهله اول توافق هستهای سال 2015 را یک دستاورد دیپلماتیک بسیار مهم برای کل جهان دانست. دستاوردی که نشان داد تنها تحریم و به کار بردن روشهای مبتنی بر دیدگاههای رئالیستی مانند حملات نظامی راهکار حل مشکلات و مسائل بینالمللی و امنیتی دنیای امروز نیست. این دستاورد همچنان باوجوداینکه ایالاتمتحده تلاش کرده است آن را بیمعنا جلوه دهد، با شکست دولت ترامپ در سیاست فشار حداکثری و به زانو درآوردن دولت ایران نشان داده است که تنها راهکار پیش رو برای حل مسائل جهانی است.
2- مهمترین مسئلهای که از توافق هستهای با کشورهای عضو گروه 1+5 باقی مانده است، مسئله بازدیدها و نظارتهای آژانس از فعالیتهای هستهای ایران است که همچنان بهصورت بسیار فشرده و منظم باقی مانده است. ایران باوجود بازگشت همه تحریمها و اعمال تحریمهای جدیدتر توسط ایالاتمتحده، نظارت آژانس بر فعالیتهای هستهایاش را تعطیل نکرده است و هر گامی برای کاستن از میزان تعهداتش نیز انجام داده است دقیقاً در زیر نظر آژانس بینالمللی انرژی اتمی انجام داده است.
3- ایران هنوز به غنیسازی 20 درصد که تا پیش از برجام آن را در تأسیسات هستهایاش انجام میداد، برنگشته است و این از مهمترین نتایج برجام برای کشورهای غربی است که همچنان بهعنوان دستاوردی برای آنها ثبتشده است. ایران باوجوداینکه چند روز پیش تزریق گاز به سانتریفیوژها در فردو را آغاز و اعلام کرد که ممکن است در گامهای بعدی از سانتریفیوژهای نسل جدید نیز استفاده کند اما هنوز تصمیمی برای غنیسازی در حد 20 درصد نگرفته است.
4- ظرفیت اصلی سانتریفیوژهای ایران همچنان پایینتر از میزانی است که تا پیش از توافق هستهای مشغول فعالیت بوده و یا نصب شده بودند. این به معنای پایدار بودن توافق در تعداد سانتریفیوژها است.
5- رآکتور اراک دیگر به کارکرد گذشته خود که تولید آب سنگین بوده بازنمیگردد و باید کشورهایی که تعهد دادهاند – چین و انگلستان – به فکر بازطراحی آن باشند. درست است که این دو کشور هنوز اقدامات عملی خود را برای باز طراحی این راکتور آغاز نکردهاند اما ایران نیز هنوز اقدامی برای بازگرداندن این راکتور به فعالیت قبلی خود انجام نداده و این بدین معنی است که هنوز توافق برجام در مسئله آب سنگین اراک حفظ شده است.
6- گرچه ایران به بسیاری از تعهدات خود در توافق هستهای پابرجا مانده است اما به نظر میرسد به همین میزان کشورهای طرف مقابل در اجرایی ساختن تعهداتشان با مشکل رو به رو بودهاند. بااینحال تنها اقدامی که آنها را از بیرون رفتن کامل از توافق هستهای دور ساخته است، بازگرداندن قطعنامههای سازمان ملل علیه ایران و تحریمهای بینالمللی بوده است. گرچه اجرایی ساختن تحریمهای یکجانبه آمریکا و همچنین ترس از تحریمهای ثانویه باعث شده است که اروپا توان و میل لازم برای ارتباط اقتصادی با ایران را نداشته باشد اما درعینحال پرونده هستهای ایران را هم دوباره به شورای امنیت نمیبرد. این مسئله این روزها در داخل ایران به تنها دستاورد دولت از مذاکرات هستهای تبدیل شده است. اگر برداشتن گامهای کاستن از میزان تعهدات هستهای منجر به برگشتن تحریمهای بینالمللی و قطعنامههای شورای امنیت شود و یا ایران را به ذیل بند هفت منشور سازمان ملل برود، در آن زمان است که میتوان با جرئت اعلام کرد فاتحه برجام برای همیشه خواندهشده و یکجانبهگرایی آمریکا بر چندجانبه گرایی جامعه بینالملل چیرگی داشته است.
منتشر شده در سیاست پارسی
ارسال یک دیدگاه