
دونالد ترامپ از زمان تبلیغات و کمپینهای انتخاباتیاش برای ریاست جمهوری سال 2016، بزرگترین هدف خود را از بین بردن میراث اوباما و لیبرالها در آمریکا قرار داده بود. او که بهواسطه موج نژادپرستی و ملیگرایی آمریکاییهایی که از جهانیگرایی اوباما به ستوه آمده بودند، توانست پیروز انتخابات شود، هماینک نیز در تلاش است به وعدههای خود عمل کرده و نگذارد سیاستهای لیبرالی در آمریکا همچنان ادامه پیدا کند.
به گزارش «وطنامروز»، اگر از مواضع و فرمانهای اجرایی ترامپ برای لغو قانون «اوباما کر» و تدارک دیدن طرحی با همان خصوصیات و ویژگیها در دولتش بگذریم، حوزه سیاست خارجی و اقتصاد بینالمللی مهمترین حوزههایی است که ترامپ سعی کرده است میراث طرفداران جهانیسازی را در آن نابود کند. بهاینترتیب خروج آمریکا از توافقهای بینالمللی اقتصادی چندجانبه یا خروج از توافق آب و هوایی پاریس، همچنین خروج از برخی سازمانهای بینالمللی و درنهایت خروج از توافق هستهای با ایران را میتوان در این راستا ارزیابی کرد.
زمانی که به توافق هستهای با ایران میرسیم البته مؤلفههای بیشتری نیز در این میان مطرح میشود که مهمترین آنها، رابطه نزدیک ترامپ با لابی صهیونیستی در آمریکا، مسؤولان این رژیم در سرزمینهای اشغالی و برخی حکام مرتجع غرب آسیا است که سیاستهای اصلی او درباره ایران را شکل میدهد. این لابیها و افراد که تاکنون توانستهاند با قدرت و نفوذ خود در کاخ سفید ترامپ را وادار به پیروی از خواستههایشان کنند، از این مزیت نیز بهرهمند هستند که میدانند نوع نگاه رئیسجمهور آمریکا به مسائل سیاسی و سیاست خارجی، همان نگاه انتخاباتی است که او در زمان کمپین انتخاباتیاش داشت. به همین ترتیب میدانند توجه او به منابع مالی اعراب و همچنین لابی صهیونیستها میتواند متضمن پیروزیاش در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری باشد و بر همین اساس برنامهریزی خاصی را ترتیب دادهاند تا در عین حال که سیاستهای خود را در آمریکا و توسط رئیسجمهور ایالاتمتحده به پیش میبرند، بهگونهای شرایط را فراهم سازند که حتی در صورت رأی نیاوردن ترامپ در دور دوم ریاست جمهوری و روی کار آمدن رئیسجمهوری دموکرات و لیبرال نیز بتوانند این اطمینان را داشته باشند که سیاستهای ترامپ برای سالیان سال همچنان بر آمریکا تسلط خواهد داشت.
یکی از مواردی که میتوان در آن رد پای چنین دیدگاهی را در سیاستگذاریهای کاخ سفید مشاهده کرد، مساله برخورد ترامپ با ایران و بویژه مساله هستهای و برجام است. آمریکا در قرارداد هستهای با ایران تقریباً به هر چه میخواست دست پیدا کرده بود. فعالیتهای هستهای کشورمان متوقف شده و به قول مسؤولان گفتوگوکننده هستهای آمریکا در زمان اوباما، سختترین، پیچیدهترین و گستردهترین نظارتهای بینالمللی نیز بر این برنامه انجام میشد. رویه بعدی ترامپ در تشدید دشمنی با ایران نشان داده است برنامه او نهتنها افزایش فشارها برای تغییر رژیم در ایران است، بلکه او و صهیونیستهای پشت سرش به فکر آینده سیاستهای آمریکا در قبال ایران در دوران پساترامپ نیز هستند. به همین جهت هم او هر ازگاهی با اعلام تحریمی تازه به دنبال نشان دادن خصومت آشکار آمریکا با ایران است تا برای چند نسل بعد نیز هم در آمریکا و هم در ایران مسلم و بدیهی شود که دشمنی آمریکا با ایران تمامی نخواهد داشت.
این مساله مورد توجه رسانههای آمریکایی و غربی نیز بوده است و آنها اعتقاد دارند اقدامی که ترامپ در حال حاضر در قبال ایران انجام میدهد، بویژه تروریستی عنوان کردن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یکی از گامهای اولیه برای از بین بردن هر نوع تمایل به گفتوگو با ایران در دولتهای آینده و هیات حاکمه ایالات متحده آمریکاست.
روزنامه گاردین در این باره نوشت: ترامپ با یک حرکت قلم خود در تروریستی خواندن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، 11 میلیون ایرانی – یعنی یکهفتم از جمعیت این کشور – را تروریست خواند. بدین ترتیب به نظر میرسد رئیسجمهور ایالاتمتحده بهصورت واضح بیان کرده است که سیاست آمریکا در قبال ایران در کاخ سفید، بهصورت مستقیم در دست جناح بولتون – پمپئو است. بااینحال این کار تنها آینده نزدیک را در برنمیگیرد و اقداماتی که ترامپ در جهت آشکار کردن دشمنی آمریکا با ایران انجام میدهد، بهصورت واضح نشان میدهد آمریکای بعد از او و ایران پس از این تحریمها، کشورهایی نخواهند بود که بتوانند دوباره بر سر میز مذاکره نشسته و راجع به اختلافاتشان گفتوگو کنند.
تعدادی از رسانههای دیگر نیز با تکیه بر همین اقدامات ترامپ عنوان کردند ترامپ بهجای اینکه به دنبال شعار خود «اول آمریکا» باشد، در عمل در عرصه سیاست خارجی نشان داده است که اولویت اصلی او حمایت از اسرائیل است. سایت خبری «میدل ایست آی» و «شبکه خبری راشاتودی» نخستین رسانههایی بودند که اعلام کردند شعار معروف ترامپ به دلیل سیاست او برای باقی ماندن در کاخ سفید با کمک منابع مالی و تبلیغاتی لابی صهیونیستی تغییر کرده و حالا او باید شعارش را به «اول ترامپ، بعد اسرائیل و در درجه آخر آمریکا» تغییر دهد. شبکه خبری «سیانبیسی» نیز در گزارشی به نقل از کارشناسان اندیشکده استراتفور بیان کرد اقدامات ترامپ درباره ایران و کمپین او با عنوان «فشار حداکثری بر ایران» برای اطمینان حاصل کردن از این مساله است که رئیسجمهور بعدی آمریکا نمیتواند با ایران بر سر میز مذاکره بنشیند. او میخواهد مطمئن شود همانطور که خودش توانست با یک فرمان اجرایی، نتیجه چند سال مذاکره را بر باد دهد، رئیسجمهور بعدی یا کنگره این کشور بعد از او نتوانند چنین رویهای را در مقابل میراث او در سیاست خارجی آمریکا به کار ببرند. «امیلی هاثورن» کارشناس این اندیشکده در گفتوگو با «سیانبیسی»، اعلام کرده است که دشمنی ایجادشده بین تهران و واشنگتن با تروریستی اعلام کردن سپاه بیش از پیش میشود و این کار به این خاطر انجام شده است که گفتوگو با ایران در سالهای بعد نیز بهمراتب بسیار دشوارتر باشد. وی همچنین اعلام کرده است با توجه به اینکه اساس اصلی سیاست خارجی آمریکا این است که با تروریستها مذاکره نمیکند، پس ایالاتمتحده تا نام سپاه پاسداران ایران را که نیروی رزمی رسمی این کشور است از لیست تروریستها خارج نکند، نمیتواند با ایران بر سر میز مذاکره بنشیند.
در گزارش این اندیشکده آمریکایی آمده است: «هدف اصلی ترامپ از این کار ایجاد اختلاف در درون حاکمیت ایران و احتمالاً به راه انداختن جنبشهای اعتراضی برای تغییر رژیم در ایران است». با این حال نگاهی به مواضع مسؤولان نظام جمهوری اسلامی و شخصیتهای سیاسی کشور از همه جناحها نشان میدهد این کار ترامپ در نهایت وحدت گروههای سیاسی در مقابل دشمن خارجی را بیشتر کرده و به گونهای روی افکار عمومی تاثیر گذاشته است که اگر کسی هم در نظام جمهوری اسلامی خواهان گفتوگو با ترامپ یا هر رئیسجمهور دیگری در آمریکا باشد، با واکنش شدید و مخالفت حداکثری روبهرو خواهد شد و ایده مذاکره با آمریکا، حالا دیگر به پستوی سیاستخانهها در ایران فرستاده شده است. اگرچه ترامپ در روزهای ابتدایی فعالیتش در کاخ سفید و حتی بعد از خارج شدن از توافق هستهای بارها بیان کرده بود که خواهان گفتوگو با مسؤولان ایرانی است و میخواست نسخه خود از مذاکرات هستهای با کشورها را به جهان نشان دهد اما رویه تند و سیاستهای خصمانه او و همفکرانش در کاخ سفید آرزوهای دموکراتها برای استحاله انقلاب اسلامی 57 از طریق یارگیری در جناحهای ایران و برکشیدن لیبرالهای غربگرای ایران را بر باد داد. شاید هم چندان اغراقآمیز نباشد اگر گفته شود کارهایی که ترامپ در 2 سال گذشته علیه ایران انجام داد تمام رشتههای غربگراهای داخلی در ایران از سال 57 تاکنون را پنبه کرده است.
منتشر شده در روزنامه وطن امروز
ارسال یک دیدگاه