
دور جدید مذاکرات ایران و گروه ۱+۴ و همچنین آمریکا برای لغو تحریمها و بازگشت آمریکا به برجام در وین آغاز شدهاست. مسئلهای که مذاکرات جاری را با سایر ۶ دور مذاکرات قبلی متفاوت میسازد، حضور مذاکرهکنندگان جدید ایرانی از طرف دولت حجت الاسلام ابراهیم رئیسی است. مسئولان وزارت امور خارجه کشورمان قبلاز عزیمت به وین بارها اعلام کرده بودند که این دور از مذاکرات را نه مذاکرات هستهای، بلکه مذاکرات رفع تحریم میدانند. کاروان بزرگ و پرتعداد ایران در این سفر بهخوبی به رسانههای غربی و بهخصوص آمریکایی فهماند که ایران در نیت خود برای مذاکرهای که بتواند منافع کشورمان را تامین کند بسیار جدی است. گرچه بهنظر میرسد مواضع کشورهای غربی از دور قبلی مذاکرات تاکنون تغییر چندانی نکرده باشد، نقشی که هرکدام از کشورها در پیشبرد مذاکرات فعلی در پیش گرفتهاند بهنظر میرسد دچار تغییروتحول جدی شدهاست. تجربه حضور ایران در مذاکرات بینالمللی و بهخصوص تجربه سال ۲۰۱۳ به بعد، نشان دادهاست معمولاً هرکدام از کشورهای غربی حاضر در مذاکرات نقش منحصربهفرد و ویژهای را در پیشبرد مذاکرات برعهده میگیرند و گاهی اوقات فرانسه در نقش پلیس بد ظاهر شده و انگلیس در نقش پلیس خوب ظاهر میشود و یا گاهی اوقات آمریکا خود سکان هدایت مذاکرات را در دست گرفته و اجازه ظهور و بروز بیشتری به کشورهای دیگر نمیدهد. دو کشور چین و روسیه نیز در هر دوره از مذاکرات در نقش پیشبرنده اهداف و منافع ملی خود و همچنین در نقش میانجی ظاهر میشوند؛ آنها گاهی به تقویت مواضع ایران کمک کرده و گاه تنها مواضع خود را پیش میبرند. دور جدید مذاکرات اما با ویژگیهای جدیدی روبرو است؛ تغییر دولت در آمریکا و توجه دولت بایدن به مسئله بازگشت به برجام و همچنین تلاش دولت سیزدهم برای لغو تحریمهای یک طرفه آمریکایی، دور جدید مذاکرات را با ویژگیهای جدیدی روبرو ساختهاست که در این تحلیل به نقش هرکدام از کشورهای حاضر در این مذاکرات بر روی نتیجه نهایی آن پرداخته میشود.
۱- ایران:
همانطور که مسئولان وزارت امور خارجه کشورمان بیان کردهاند، دلیل حضور ایران در مذاکرات وین نه مذاکرات هستهای، بلکه مذاکرات برای لغو تحریمهاست. ایران قصد ندارد مذاکرهای جدی بهخصوص با آمریکا برای مسئله هستهای داشته باشد. در اصل ایران بر این عقیده است که مذاکرات قبلی انجامشده و به نتیجه نهایی نیز رسیدهاست و تنها کاری که مانده بهصورت جدی توسط کشورهای درگیر در پرونده هستهای ایران انجام شود، عمل به تعهداتشان است. تا زمانیکه آمریکا و متحدان اروپاییاش به تعهدات خود در برجام عمل نکنند، عملاً امکان مذاکره جدید بر سر مسائل هستهای و یا سایر مسائل مدنظر طرف غربی میسر نیست. بنابراین نقش تیم مذاکرهکننده ایران دراینمیان تلاش برای وادار کردن غرب به اجرای تعهداتش در برجام است و میتوان آن را تلاشی برای احیای برجام و درعینحال نقد کردن چک برجام دانست. تیم جدید مذاکرهکننده هستهای کشورمان با وجود اینکه انتقادات زیادی به توافق سال ۲۰۱۵ دارند اما تلاش دارند با احیای آن، راه برای متعهد کردن طرف غربی در قبال اجرای تعهداتش را باز کنند. این تیم همچنین قصد دارد طرف غربی را در مورد جدی بودن نیتش برای بازگشت به برجام مورد آزمون قرار دهد. بههمین دلیل است که تیم مذاکرهکننده ایرانی بیشتر از اینکه شامل افراد مرتبط با مسائل سیاست خارجی باشد، شامل کارشناسانی است که قرار است در حوزه رفع تحریمها تلاش کنند، اقداماتی اجرایی و گامهای قابل ملموس از طرف غربی را سنجیده و به گونهای عمل کنند که بتوانند معیار و استاندارد مناسبی برای لغو تحریمها تعریف کنند. آرایش سیاسی- اقتصادی – کارشناسی شرکتکنندگان ایرانی حاضر در مذاکرات هستهای نشان میدهد درعینحال که نباید انتظار داشت مذاکرات فاز جدیدی درجهت مطالبات هستهای طرف غربی به خود بگیرد، میتوان امید داشت در صورت منطقی عمل کردن طرف آمریکایی، راه برای لغو تحریمها برداشته شود.
2- آمریکا:
هدف اولیه دولت بایدن همانطور که رسانهها و اندیشکده های آمریکایی نیز بارها اعلام کردهاند، پرداختن به نواقصی است که طرف غربی اعتقاد داشت برجام با آنها روبهرو بودهاست. آمریکاییها بر این عقیده بودند با وجود اینکه دولت اوباما تلاش خود را کرد تا با ایران وارد گفتوگو شده و فعالیتهای هستهای کشورمان را محدود کند، برجام دارای نواقصی بود که نتوانست آمریکا را به اهداف اصلی خود در منطقه و همچنین در مقابله با ایران برساند. یکی از مهمترین نواقص ازنظر آمریکاییها این بود که برجام نتوانست به آنها تضمین دهد ایران در زمینه مسائل دیگر نظیر موشکی و یا فعالیتهای منطقهای اش نیز با امریکا وارد مذاکره میشود. از نظر تندروهای جمهوریخواه، ایران بعد از توافق برجام توانست هم مشروعیت برای فعالیتهای هستهایاش در دنیا بدست آورد و هم منابع مالی توقیفشده اش را تا حدودی نجات دهد. بایدن تلاش دارد به دلیل ضعفی که در دولت خود احساس میکند و نیازش به جمهوریخواهان برای تصویب لوایح مرتبط با مسائل داخلی آمریکا، تا حد زیادی در حوزه سیاست خارجی نظر آنها را رعایت کرده و مدنظر قرار دهد. ازهمینرو با وجود اینکه جو بایدن در دوران انتخابات ریاستجمهوری اعلام کرده بود در صورت پیروزی در انتخابات به برجام بازگشته و تعهدات آمریکا را اجرایی خواهد کرد، بعد از رسیدن به کاخسفید اعلام کرد این کار به این آسانیها نیز نیست. در ۶ دور مذاکرات قبلی در وین، دولت بایدن و کارشناسان حوزه تحریمهایش قبول نداشتند که آمریکا باید تمام تحریمهای مرتبط با فعالیت هستهای ایران که در زمان ترامپ وضعشده بود را برای بازگشت به برجام حذف کنند؛ این موضع تا هماینک نیز ادامه دارد و بهنظر میرسد آمریکا تلاش دارد باوجود بازگشت به برجام، همچنان تعدادی از مهمترین تحریمهای آمریکایی علیه بخشهای مختلف اقتصادی ایران را حفظ کند. این زیادهخواهی آمریکایی درنهایت میتواند باعث سختتر شدن پروسه مذاکرات و یا حتی بینتیجه ماندن آن شود. اما بااینحال دولت بایدن تلاش دارد با توجه به افتضاحی که در افغانستان درهنگام خروج نیروهای آمریکایی از این کشور رخ داد، برای انتخابات کنگره در سال دوهزار و ۲۲ بعد از آن انتخابات ریاستجمهوری سال دوهزار و ۲۴، دستاورد خوبی در عرصه سیاست خارجی در منطقه غرب آسیا برای خود ایجاد کند و ایران بهترین گزینه در این خصوص است. بنابراین بهنظر میرسد نقش اصلی تیم مذاکرهکننده آمریکایی در مذاکرات جدید در وین، تحریف وقایع و مسلط کردن روایت خود در عرصه بینالمللی است؛ روایتی که آمریکا را از موضع ضعف و بدهکاری خارج کرده و موضع قویتری را همراه با طلبکاری برای او ایجاد کند. تنها دراینصورت است که بایدن میتواند فشارهای بینالمللی علیه ایران را بازگردانده و درصورتیکه ایران در خصوص فعالیتهای هستهایاش، ذرهای کوتاه بیاید آن را برای عملکرد حوزه سیاست خارجی خود برای مردم آمریکا و همچنین جمهوریخواهان تندرو در کنگره فاکتور کند.
۳-دولتهای انگلستان و آلمان:
در دور جدید مذاکرات بهنظر میرسد دولت انگلستان بیشتر از اینکه به فکر احیای برجام و یا تلاش برای بازگرداندن آمریکا به اجرای تعهداتش در این قرارداد باشد، به فکر منافع خود بوده و تلاش دارد از مذاکرات فعلی در جهت آزادسازی چند نفر از جاسوسانش در ایران استفاده کند. یکی از مهمترین ناکامیهای دولت بوریس جانسون در این حوزه آزادسازی افرادی مانند نازنین زاغری در ایران بودهاست به همین دلیل حوزه تمرکز انگلستان به سمت فشار بیشتر بر تهران در جهت آزادسازی زاغری و یا سایر شهروندان انگلیسی خواهد بود که در زندانهای ایران هستند. دولت انگلستان بههمینترتیب قرار است نقش پلیس بد را نیز در مذاکرات جدید با ایران ایفا کند. نزدیک شدن بیشاز پیش مواضع لندن و تلآویو که منجر به نوشتن مقاله مشترک وزرای امور خارجه دو کشور در روز ابتدایی مذاکرات وین شد، نشان میدهد دولت انگلستان تلاش دارد نهتنها نقشی بهعنوان دولت ملکه در مذاکرات داشته باشد بلکه میخواهد نماینده رژیم صهیونیستی در مذاکرات هستهای وین نیز باشد؛ این نقشی است که در نهایت ایران باید میزان اثرگذاری و مفید بودن آن را اعلام کند. اگر روایت ایران و همچنین رسانههای فعال در زمینه هستهای بر این مسئله باشد که نشان دهند انگلستان نه نماینده یکی از کشورهای اتحادیه اروپا، بلکه نماینده رژیم صهیونیستی در مذاکرات است، تا حد زیادی میتوانند از فشارها و اثرات روانی این اقدام بکاهد.
آلمان دراینمیان بهنظر میرسد نقش سنتی و قدیمی خود در مذاکرات هستهای با ایران را پیش خواهد برد. آلمان بهعنوان یکی از شرکای اقتصادی قدیمی ایران تلاش دارد با ارائه برخی مشوقهای اقتصادی و درواقع سویه تشویقی سیاستهای فشار دیپلماتیک بر ایران را دنبال کند و در شرایطی که آمریکا چماق نشان میدهد، او بهدنبال نشاندادن شرایط مثبت و مفیدی باشد که ایران در صورت پذیرفتن ادامه اجرای تعهداتش با آن روبرو خواهد شد. البته در این خصوص باید منتظر سیاستگذاری های دولت جدید آلمان نیز بود؛ نقش سنتی مرکل و دولتش در این مذاکرات ممکن است توسط دولت جدید تغییر کند و بههمینترتیب باید دید در دور بعدی مذاکرات که دولت جدید روی کار خواهد آمد چه اتفاقی برای نقش آلمان در مذاکرات میافتد.
۴-فرانسه:
یکی از نکات جالب در آرایش سیاسی بازیگران مذاکرات وین، تغییر نقش فرانسه از پلیس بد در مذاکرات قبلی به پلیس خوب در مذاکرات فعلی است. فرانسه که بهزودی ریاست اتحادیه اروپا را نیز برعهده میگیرد، سعی دارد از فرصت تغییر دولت در آلمان بهره گرفته و خود را بهعنوان رهبر اتحادیه اروپا مطرح کرده و نقشی سازنده در مذاکرات داشته باشد. اگر در دورهای قبلی مذاکرات ایران با کشورهای ۱+۵ ، این وزیر امور خارجه فرانسه بود که در دقایق نهایی خواستههای اضافی دیگری را مطرح کرده و نقش پلیس بد را در این خصوص ایفا میکرد، از ابتدای مطرح شدن احتمال ادامه مذاکرات در وین دولت ماکرون نشان دادهاست که بهدنبال میانجیگری و ایفا کردن نقش پلیس خوب در مذاکرات هست. تماس تلفنی بیشاز یکساعته امانوئل ماکرون با حجت الاسلام ابراهیم رئیسی در روز اول مذاکرات در وین، نشان میدهد فرانسه قصد دارد بهصورت جدی نقش جدید خود را پذیرفته و آن را اجرایی سازد. ایران باوجود اینکه میتواند از این فرصت برای ارائه خواستها و بیان مطالباتش استفاده کند، (همانطور که در گفتوگوی روز سهشنبه رخ داد و رییسجمهور کشورمان به ارائه مطالبات ایران از غرب در این تماس تلفنی پرداخت)، درعینحال مذاکره کنندگان ایرانی باید در خصوص نیات فرانسه در اجرای این نقش تردید داشته و بهصورت محتاطانه با نمایندگان دولت فرانسه برخورد کنند؛ علت این امر نیز تاریخچه تأثیرگذاریهای منفی فرانسه در مذاکرات قبلی بودهاست.
۵-رژیم صهیونیستی :
باوجود اینکه رژیم صهیونیستی و یا کشورهای عرب حوزه خلیجفارس نقشی علنی در مذاکرات وین ندارند، اما تلاش دارند تاثیرگذاری خاص خود برای مذاکرات را نیز به نمایش بگذارند. در این خصوص رژیم صهیونیستی بیشاز سایر کشورهای منطقه بهدنبال تاثیرگذاری بر مذاکرات است. این نقش اما در طول سالیان گذشته و هماکنون دچار تغییرات جدی شدهاست. با وجود اینکه به اذعان رسانهها و سیاستمداران آمریکایی، ماجرای خروج آمریکا از برجام توافق و همکاری نزدیک بنیامین نتانیاهو با دولت دونالد ترامپ و یکی از خواستههای اصلی و از دولت آمریکا بود، حالا سیاستمداران جدید در رژیم صهیونیستی به این نتیجه رسیدهاند که خروج از برجام اشتباهترین مسیر بوده و باید نقشه جدیدی برای خود در این خصوص تعریف کنند. این نقش بااینحال بهنظر نمیرسد چندان تفاوتی در میزان مخرب بودنش در مذاکرات داشته باشد. نفتالی بنت نخستوزیر رژیم صهیونیستی در طول چند روز گذشته بارها اعلام کردهاست که این رژیم از مذاکرات ایران در جهت محدود ساختن فعالیتهای هستهایاش استقبال میکند اما خود را متعهد به برجام نمیداند. این در واقع همان مسیری است که نتانیاهو در مذاکرات قبلی نیز پیموده بود اما با چند اختلاف جزئی و کوچک. یکی از این تفاوتها این بود که نتانیاهو از همان ابتدا، مذاکرات هستهای را بهصورت علنی نپذیرفته بود و بارها اعلام کرده بود که این مذاکرات را به رسمیت نمیشناسد و با وجود اینکه دولت او در خفا بهدنبال تاثیرگذاری بر مذاکرات بود و وزیر دفاع نتانیاهو نیز بارها اعلام کرده بود توافق به نفع رژیم صهیونیستی است، بااینحال نتانیاهو شخصا هیچگاه این توافق را نپذیرفت و اعلام کرد رژیم صهیونیستی سیاستهای خاص خود در قبال ایران را دنبال خواهد کرد در دولت نفتالی بنت نیز تقریباً چنین رویکردی اتخاذ شدهاست با این تفاوت که در ظاهر احیای برجام را میپذیرند زیرا میدانند فعالیتهای هستهای ایران را بهشدت محدود خواهد کرد و دوباره تاسیسات ایران را زیر نظر آژانس بینالمللی انرژی اتمی قرار میدهد و در عین حال اعلام میکنند که تعهدی به آن نخواهند داشت. این تفاوت رویکرد از جایی نشأت میگیرد که رژیم صهیونیستی اعتقاد پیدا کردهاست میتواند همگام با جامعه جهانی بوده و ایران را وادار به پذیرش محدودیتهای هستهای کند و درعینحال از گزارشها و اطلاعات محرمانه آژانس نیز برای خرابکاریهای هستهای در داخل تاسیسات ایران استفاده کند؛ بنابراین میتوان بهجرأت بیان کرد نقش مخرب رژیم صهیونیستی در مذاکرات همچنان ادامه دارد و البته این رژیم نه برای مذاکرات، بلکه برای فردای به نتیجه رسیدن مذاکرات نیز برنامه دارد و آن ادامه دادن فعالیتهای خرابکارانه در داخل ایران است.
۶-چین و روسیه:
از همین ابتدای کار مشخص است که چین و روسیه چه اهدافی از چه اهدافی را در مذاکرات فعلی در وین دنبال میکنند. بزرگترین نگرانی چین و روسیه در خصوص فعالیتهای هستهای ایران، خارج شدن این فعالیتها از دید بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی است. ازهمینرو آنها انتظار دارند مذاکرات سریعتر به نتیجه رسیده و بازرسان آژانس بتوانند دیدی صددرصدی به فعالیتهای هستهای ایران داشته باشند. درعینحال این دو کشور تلاش دارند مانع از ایجاد بحران دیگر در شورای امنیت در خصوص مسئله هستهای ایران باشند. حلوفصل شدن ماجرای تقابل ایران و غرب در مسئله هستهای میتواند چین را برای رسیدن به اهداف اقتصادیاش در منطقه کمک کند. چین درعینحال از این مذاکرات برای پیشبرد اهداف خود در رویارویی با آمریکا نیز بهشدت استفاده خواهد کرد. صحبتهای اخیر مذاکرهکنندگان چینی در خصوص انتقادشان نسبتبه ارائه تکنولوژی زیردریایی هستهای به استرالیا در همین راستا ارزیابی میشود. اما نقش مثبت چین و روسیه در این نکته است که آنها بارها اعلام کردهاند آمریکا کشوری است که از برجام خارج شده است و خودش هم باید به برجام بازگشته و آن را دوباره احیا کند. بنابراین همکاری با ایران در مسیر گفتوگو برای لغو تحریمها «(و نه گفتگو برای مذاکرات هستهای) در همین راستا است و باعث میشود موضع ایران در مذاکرات نیز تقویت شود.
پژوهش دقیق و شناخت انگیزهها و برنامههای هر کدام از کشورهای شرکتکننده در مذاکرات هستهای میتواند به مسئولین مذاکرهکننده ایران کمک کند که با هر کدام دیالوگ خاص خود را داشته باشندو به بهترین نحو ممکن بتوانند از سیاستهای ایران در این مذاکرات دفاع کنند. اگر ایران بداند تا چه حد میتواند به چین و روسیه برای تقویت مواضعش اتکا کنند و یا اینکه تا چه حد میتواند به کارشکنی انگلیس و رژیم صهیونیستی در این مذاکرات اعتقاد داشته باشد، میتواند به تیم سیاسی مذاکرهکننده کمک کند که مواضع دقیقتری در مقابل هر کدام از این کشورها داشته باشد. ایران درعینحال با دانستن اهداف و منافع ملی هر کدام از کشورهایی که قرار است با آنها بر سر یک میز بنشیند، میتواند از موضع قویتری در مذاکرات حضور پیدا کند. تحلیل چیدمان و آرایش نیروهای سیاسی در مذاکرات فعلی نشان میدهد ایران بهترین فرصت برای پیش بردن منطق خود در مذاکرات را در پیش رو دارد و با توجه به اینکه قدرتهای جهانی هنوز روایت آمریکا در خصوص خروج از برجام و دلایل آن را نپذیرفتهاند، میتواند منطق خود را در مذاکرات حاکم سازد؛ این اقدامی است که شاید در چند سال آینده و یا حتی در چند ماه آینده سختتر شود زیرا دستگاه رسانهای و دیپلماتیک آمریکا بهشدت فعال است تا روایت خود را در کل دنیا جا بیندازد. اگر تاکنون روایتهای طرفین در مذاکرات هستهای مهم بود، در مذاکرات وین مشاهده «جنگ روایتها» هستیم و تا فرصت همچنان وجود دارد، باید روایت ایران درخصوص خروج آمریکا از برجام به روایت غالب تبدیل شود.