نبه گذشته روز ملی
«نه به جنگ با ایران» در ایالات متحده بود. اعضای جنبش والاستریت که 5ماه
است برای اعتراض به سیاستهای اقتصادی و سیاسی آمریکا در میادین اصلی
شهرها تجمع برگزار کرده و شبها در چادرهای خود رو به روی مهمترین مراکز
اقتصادی و سیاسی آمریکا میخوابند، روز شنبه راهپیماییهای دیگری را در
حمایت از ایران هستهای و محکوم کردن ترور دانشمندان هستهای کشورمان توسط
آمریکا و رژیم صهیونیستی ترتیب دادند. جنبش والاستریت یا قیام محرومان
آمریکا جنبشی در برابر نظام سرمایهداری بوده است اما به نظر میرسد بیش از
اینکه این جنبش در اعتراض به سیاستهای اقتصادی آمریکا و نظام سرمایهداری
باشد، جنبشی برای تفکر درباره این مطلب است که زمان آن فرارسیده تا نحوه
اداره جهان به دست قدرتهای بزرگ تغییر پیدا کرده و به جای حاکمیت اقلیت بر
اکثریت، این بار اکثریت بر جهان حکمفرمایی کند.
به همین دلیل نیز مساله ایران به عنوان یکی از مسائل مورد توجه جامعه جهانی و مردم آمریکا روز شنبه به روز حمايت آمریکاییها از ايران تبدیل شد. اما هدف اصلی مردم از بیان این اعتراضات چه بود؟ سایتهای خبری رسمی غربی خبرهای کمی از این تظاهرات گسترده در بیش از 65 شهر آمریکا و 79 شهر جهان منتشر کردند اما رسالت تاریخی رساندن پیام معترضان به کل جهانیان را همان اعضای جنبش یعنی اعضای جنبش والاستریت در کل آمریکا انجام داده و با بهروز کردن سایتها و وبلاگهایشان از دلایل مردم آمریکا برای این راهپیمایی اعتراضی گفتند. در این گزارش به نمونهای از این دلایل که در سایتهای مختلف جنبش تسخیر در شهرهای مختلف آمریکا منتشر شده است، پرداخته شده است. سایت سانسورنشده از سایتهای حامی جنبش والاستریت در واشنگتن در فراخوان خود برای شرکت معترضان در راهپیمایی برای حمایت از ایران و محکومیت ترور دانشمندان هستهای کشورمان نوشت: این راهپیمایی در اعتراض به جنگ احتمالی آمریکا علیه ایران برنامهریزی شده است. راهپیمایان خواستار پایان دادن به ترور دانشمندان هستهای ایران شده و میخواهند تمام تحریمها علیه این کشور برداشته شود. اعضای اين جنبش معتقدند سیاستهای اوباما در قبال ایران سیاستهایی غلط و بر پایه اطلاعات نادرست و گمراهکنندهای است که سرویسهای اطلاعاتی آمریکا و کشورهای اروپایی در اختیار سازمانهای بینالمللی قرار دادهاند. آنها تحریمهای یکجانبه علیه ایران را اقدامی جنگطلبانه علیه این کشور و همچنین مردم ایران میدانند و هشدار میدهند که هرگونه اقدام نظامی علیه ایران در نهایت به جنگی بزرگ در منطقه خاورمیانه منتهی میشود که منافع تمام کشورها را به خطر میاندازد. گوانتانامو برای همه ما جا دارد!
جو اسکری (Joe Scarry) از فعالان جنبش والاستریت در شیکاگو و تحلیلگر مسائل سیاسی در وبلاگ خود به نام «اندیشههای اسکری» در مطلبی با عنوان «چرا جنبش والاستریت باید به گروه مقاومت علیه جنگ ایران بپیوندد؟» نوشته است: از هفته گذشته فراخوانی گسترده برای حضور معترضان والاستریت در راهپیمایی اعتراضی علیه جنگ احتمالی آمریکا علیه ایران منتشر شده است. اما چرا جنبش والاستریت باید اعتراضات علیه جنگ ایران را راهبری کند؟
برخی از مردم معتقدند مشکلات داخلی آمریکا ممکن است ارتباطی با مساله حمله احتمالی ایالات متحده به ایران نداشته باشد اما من میخواهم بگویم که هیچ کس در این برهه زمانی به اندازه ما در این باره مسؤول نیست و این وظیفه تاریخی ما است که برای ارتقای موقعیت ایالات متحده در سراسر دنیا و حل مسائل اقتصادی و معیشتی مردم در اقصی نقاط کشور به مبارزه با روش سیاستمداران در تعامل با کشورهای حوزه خاورمیانه بپردازیم. وی همچنین به تصویب شدن اصلاحیه قانون دفاع ملی (NDAA) در شب آغاز سال میلادی جدید اشاره کرد و نوشت: در این قانون تحریمهای یکجانبه آمریکا علیه ایران به تصویب رسید، آن هم در شرایطی که این قانون پر از بندهای مربوط به محدود کردن آزادیهای فردی موجود در آمریکاست. این همزمانی در اعمال محدودیت علیه ایران و شهروندان آمریکایی نشان میدهد که گوانتانامو میتواند جای همه معترضان به سیاستهای آمریکا چه در داخل و چه در خارج از کشور باشد یا به عبارتی «گوانتانامو برای همه ما جا دارد!» تصویب این قانون و تحریمها علیه ایران آن هم در شب سال نو میلادی پیام زیادی برای مردم دارد. نمیتوان از این همزمانی و این رابطه موجود در ایجاد محدودیتهای جدید علیه مردم ایران و مردم آمریکا به سادگی گذشت. اسکری در ادامه خاطرنشان کرده است: جنبش والاستریت تنها جنبشی نیست که به صورت کاملا آشکار و شجاعانه مقابل سیاستهای کاخسفید و کنگره ایستاده است. با این حال هنوز هم طول میکشد تا مردم همگی این شجاعت را پیدا کنند تا به صورت آشکار به نهادهای دولتی آمریکا اعلام کنند که باید دست از دروغگویی راجع به دیگر کشورها بردارند. مردم آمریکا هم اینک در برابر کسانی قرار دارند که سعی دارند به مردم القا کنند ایران کشوری مملو از مردم شریر و بد است و این وظیفه ایالات متحده است که در برابر این شرارت بایستد و خطر آنها را از بین ببرد. این وضعیت اما ایجاب میکند که آگاهی زیادی به تودههای مردم داده شود تا مانند جنگ عراق و افغانستان به راحتی فریب این نیرنگها و دروغها را نخورند. وی جنبش والاستریت را نه یک جنبش ظاهری بلکه جنبشی برای تفکر جدید پیرامون مسائل جهانی میداند و در ادامه یادآور شده است: جنبش والاستریت جنبش تحلیل و نظریهپردازی و در واقع جنبش تفکر درباره مسائل مهم جهانی است و هیچ مسالهای مانند رابطه ایران و آمریکا و دروغ تهدید بودن ایران برای آمریکا مساله جدی و مهمی برای مردم نیست و باید بیشتر از اینها این مساله اطلاعرسانی شده و آگاهی مردم بالا برود.
جو اسکری در ادامه آورده است: من در بسیاری از تجمعات در شیکاگو حضور داشتم و با بسیاری از معترضان درباره مسائل جهانی صحبت کردم. اعضای جنبش والاستریت بهخوبی میدانند که نباید خود را معترضانی بیرون از جامعه جهانی ببینند. گرچه ممکن است اختلافات فرهنگی و عقیدتی زیادی میان تمدنهای موجود در جهان وجود داشته باشد اما همه مردم در سراسر دنیا به دنبال صلح، آرامش و عدالت هستند و این نقطه اشتراک معترضان والاستریت با ایرانیان است.
جنیفر هزارد، از فعالان جنبش تسخیر میلواکی نیز در توئیتر عکسی از معترضان در میلواکی منتشر کرده که هر کدام تابلویی با این مضمون در دست دارند: «با آغاز جنگی دیگر، 99 درصد فقیر همچنان فقیر میمانند و یک درصد پولدار، پولدارتر میشوند.» در زیر این عکس نوشته شده است: جنگ آمریکا با هر کشوری از جمله ایران، تنها به نفع سرمایهداران است و هیچ آمریکایی جز همان یک درصد سرمایهدار از این جنگ سود نمیبرد. ایران و حوادث 11 سپتامبر
در تالار گفتمانی که سایت تسخیر والاستریت به راه انداخته، بحثی هم درباره ایران مطرح شده و حامیان جنبش از سیاست جدید آمریکا برای حمله به ایران آن هم با استفاده از حادثهای که 10 سال پیش اتفاق افتاده پرده برداشتهاند. حامیان جنبش والاستریت با اشاره به صحبتهای برخی مقامات آمریکایی که ایران را متهم به دست داشتن در حوادث 11 سپتامبر کردهاند، بیان کردهاند مشخص نیست چرا مقامات آمریکایی به دنبال حمله به ایران یا افزایش فشار به این کشور آن هم با توجیهی مسخره مانند پیدا شدن دلایل جدید از دست داشتن ایران در حوادث 11 سپتامبر هستند. یکی از شرکتکنندگان در این بحث هم بیان کرده است اینکه این دلایل چگونه پس از 10 سال به دست آمده، خود نشاندهنده غیرواقعی بودن این ادعاهاست.
یکی دیگر از گروههای معترض که در حمایت از ایران راهپیمایی کرده، گروه «Inside Job» است که معتقد است حوادث تروریستی 11 سپتامبر کاری درونی و توسط برخی عوامل موجود در دولت ایالات متحده صورت گرفته است. این افراد با در دست داشتن پلاکاردهای «9/11 کار درونی» در راهپیمایی حمایتی از ایران شرکت کردند. داستانی تکراری از سناریوی 9 سال پیش
گروههای برپاکننده تجمع روز چهارم فوریه یا روز شنبه حمایت از ایران، کمپینی را هم در حمایت از ایران و جنبش ضدجنگ به راه انداخته و از اقشار مختلف مردم خواستهاند متن بیانیه آن را امضا کنند. در این کمپین که قرار است امضای افراد مهم و بانفوذ در سراسر آمریکا را نیز داشته باشد و با همراهی آنها برپا شود، بیان شده است که مقامات آمریکا هر روز به تهدید روزافزون ایران برای جامعه آمریکایی اشاره میکنند و رسانهها پر از اخبار و گزارشهایی است که نشان میدهد ایران به دنبال دستیابی به سلاح هستهای برای حمله به آمریکاست. در این بیانیه همچنین اضافه شده است: داستان سلاحهای کشتار جمعی درست 9 سال پیش و در کشاکش خبرهای مربوط به حمله به عراق نیز شنیده شده و داستانی خیالی و تکراری است. در این بیانیه همچنین آمده است: دولت بوش در آن زمان با سرهم کردن داستان سلاحهای کشتار جمعی عراق، عنوان میکرد عراق میتواند در عرض 45 دقیقه با این سلاحهای هستهای و شیمیایی بسیاری از شهرهای آمریکا را مورد هدف قرار دهد. اما هماکنون همه میدانیم که این تبلیغات سیاسی تنها بهانهای برای آغاز یک جنگ جدید با عراق در منطقه خاورمیانه بود. ایران برخلاف بسیاری از کشورها تنها نظامی است که مدتی بعد از آغاز فعالیتهای هستهای به معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای یا NPT پیوست و هیچ کدام از بازرسیهای سازمان بینالمللی انرژی اتمی مدرکی دال بر غیرصلحآمیز بودن فعالیتهای هستهای ایران ارائه نکردهاند. در این بیانیه آمده است: تنها یک دولت در سرتاسر کره خاکی وجود دارد که هر روز بر تعداد کلاهکهای هستهایاش میافزاید، هر روز سلاحهای کشتار جمعی جدیدی را آزمایش میکند و این سلاحها را به همپیمانان خود میفروشد و در عین حال سابقه استفاده از این سلاحها را نیز دارد و آن کشور، ایالات متحده آمریکاست. اما نکته جالب در این بیانیه اعلام دخالتهای آمریکا در امور ایران و مخالفت با این اقدامات است تا جایی که بیان شده است: ایران تا به حال آغازگر هیچ جنگی نبوده و سابقه تجاوز به همسایگان خود را نیز ندارد اما دخالت آمریکا در امور ایران و از جمله کودتای 28 مرداد سال 1332 علیه دولت مردمی مصدق، هیچگاه از ذهن ملت ایران پاک نخواهد شد چرا که همین حرکت باعث شد نظام استبدادی شاه سابق در ایران برای مدت بیشتری دوام بیاورد.
در پایان این بیانیه آمده است: ما امضاکنندگان این بیانیه مخالف جنگ ویرانگرانه در منطقه خاورمیانه بوده و خواستار پایان فوری مسابقه تحریم و خصومت با ایران در مبارزات انتخاباتی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده هستیم. از اعضای برجسته این کمپین، میتوان به رمزی کلارک، دادستان کل اسبق ایالات متحده، هاوارد زین مورخ و نویسنده، جورج گالووی نماینده پارلمان انگلیس، دنیسهالیدی معاون دبیرکل سابق سازمان ملل متحد، هارولد پینتر برنده جایزه صلح نوبل سال 2005 در ادبیات، دیوید راهنی استاد و محقق دانشگاه نیویورک و پروفسور یرواند آبراهامیان مورخ و نویسنده کتاب «ایران در بین دو انقلاب» نام برد. حقیقتهای شیرین درباره ایران
پیغام والاستریت برای تبدیل کردن چهارم فوریه به روز ملی مبارزه با جنگ علیه ایران، حتی به شهرهای کوچک آمریکا نیز رسیده است. شهر ردلندز در ایالت کالیفرنیا با وجود تعداد کم مردمی که در آن زندگی میکنند، شاهد شکلگیری یک راهپیمایی علیه برنامه نظامی آمریکا بر ضد ایران بود. در سایت مربوط به جنبش تسخیر ردلندز، از چهارم فوریه یا 15 بهمن به عنوان روز ملی حرکت آمریکاییها برای جلوگیری از وقوع جنگ علیه ایران یاد شده و آمده است: این روز به این دلیل روز ملی در آمریکا نام گرفته که نشاندهنده مخالفت حداکثر مردم ایالات متحده یا به واقع 99 درصد مردم با سیاستهای جنگطلبانه دولت علیه ایران است. در این مطلب با اشاره به اینکه دولتمردان آمریکایی تا به حال دروغهای بزرگی علیه ایران گفتهاند، آمده است: جنبش تسخیر ردلندز و والاستریت بهترین زمان برای اطلاعرسانی و آگاهسازی مردم در رابطه با حقایق ایران است. در این سایت آمده است: حقیقتهایی شیرین و بسیار جالب توجه درباره ایران وجود دارد که ما از آنها بیخبریم: ایران هیچگاه آغازگر جنگی نبوده و به خاک هیچکدام از همسایههای خود تجاوز نکرده است. با این حال آمریکا با این کشور صلحطلب و صلحجو چه میکند؟ دولت ایالات متحده تحریمهای گسترده و فلجکنندهای علیه این کشور به تصویب رسانده و بارها و بارها تهدید کرده که به این کشور حمله میکند و برای مردم آمریکا این مساله بسیار زشت و ناپسندی است که بخواهند با سیاستهای دولت در این زمینه همراهی کنند. در عین حال کشتن و ترور دانشمندان یک کشور اقدام بسیار شرمآوری برای مردم آمریکاست و باید به هر ترتیب ممکن جلوی این قبیل اقدامات گرفته شود. اعضای جنبش تسخیر ردلندز آوردهاند: از نظر ما، ایرانیان حق دستیابی به انرژی هستهای و گسترش آن برای مصارف صلحآمیز را همانطور که قوانین جامعه بینالملل مشخص کرده، دارند. شاید بهتر باشد در اینباره به حقایق دیگری نیز اشاره شود.
حقیقت اول:
ایالات متحده دارای 10 هزار و 600 کلاهک هستهای است که در انبارهای ویژه نگهداری میشوند. 7982 کلاهک در پایگاههای نظامی مستقر شده و آماده شلیکند و 2700 کلاهک نیز در انبارها ذخیره شدهاند. تعداد کل کلاهکهای هستهای که از سال 1951 تاکنون در آمریکا ساخته شده بالغ بر 67 هزار و 500 کلاهک است.
حقیقت دوم:
ایالات متحده تنها کشوری است که از سلاح هستهای استفاده کرده و شهرهای ناکازاکی و هیروشیما در ژاپن را در جنگ دوم جهانی با خاک یکسان کرد.
حقیقت سوم:
ایالات متحده 7 تریلیون دلار برای تولید سلاح هستهای هزینه کرده است و بودجه نظامی آمریکا در سال 2012 به تنهایی با کل تولید ناخالص داخلی ایران برابری میکند. حالا چه کسی برای دنیا تهدید است؟
نظرسنجی انجام شده در این سایت درباره این سوال که «آیا ایران را تهدیدی برای آمریکا میدانید؟» با این جوابها مواجه شده است: 62 درصد از مردم آمریکا اعتقاد دارند ایران تهدیدی برای جامعه بینالملل نیست، 24 درصد معتقدند ایران تهدید است و 14 درصد هم هنوز به دنبال راههایی برای کسب اطلاعات دقیقتر در اینباره هستند.
منتشر شده در: وطن امروز
ارسال یک دیدگاه