
چند روزی است که با توجه به نزدیک شدن به سالگرد ۶ ژانویه و حمله حامیان ترامپ به ساختمان کنگره آمریکا و همچنین ۲۰ ژانویه، یکسالگی دولت بایدن، شبکههای اجتماعی و برخی رسانهها در آمریکا، صحبت از احتمال «جنگ داخلی» در این کشور میکنند. این همان مسئلهای است که از زمان انتخابات سال ۲۰۲۰ و درگیریهای بعد از آن به وفور در رسانههای آمریکایی دیده شده است. اما این مسئله تا چه حد صحت دارد و آیا این اتفاق، حتی اگر در حد درگیریهای خیابانی محدود باشد، میتواند برای جامعه آمریکایی هشدار دهنده و خطرناک باشد؟
حادثه ۶ ژانویه و حمله حامیان و هواداران ترامپ به ساختمان کنگره آمریکا، یکی از حوادث نادر در تاریخ ایالات متحده بود. پس از حمله انگلیسها به ساختمان کنگره و آتش زدن آن در جنگ سال ۱۸۱۲، هیچ نیروی خارجی و داخلی نتوانسته بود در قلب پایخت آمریکا چنین هجمهای به نماد دموکراسی این کشور داشته باشد. حادثه حمله به ساختمان کنگره در سال ۲۰۲۰ اما ریشه در حوادث مرتبط با انتخابات ریاست جمهوری داشت؛ انتخاباتی که حامیان ترامپ بر این عقیدهاند با تقلب گسترده حزب دموکرات منجر به شکست ترامپ و رأی آوردن جو بایدن در این انتخابات شد.
با وجود گذشت یک سال از زمانی که بایدن پا به کاخ سفید گذاشته و سکان هدایت ایالات متحده را در دست گرفته است، باز هم به نظر میرسد شکاف اجتماعی و سیاسی به وجود آمده در آمریکا، موضوع روز و اول در فضای سیاسی این کشور بوده است. یک سال است که کنگره آمریکا با ایجاد کمیته تحقیق حوادث ۶ ژانویه در حال تلاش برای پیدا کردن اسناد متقن در خصوص دست داشتن ترامپ در آشوبهای روز ۶ ژانویه است که بتواند از این طریق او را تحت تعقیب قضایی قرار داده و از صحنه سیاست این کشور برای همیشه خارج سازد. این تلاشها همچنان ادامه دارد و اضافه شدن بار سیاسی انتخابات کنگره در سال جدید میلادی نیز که میتواند تا حد زیادی سرنوشت دموکراتها در عرصه انتخابات ۲۰۲۴ را نیز مشخص سازد، کار برای کنگره را سختتر کرده است.
این در شرایطی است که نظرسنجیها نشان میدهد در حدود ۳۱ درصد از مردم آمریکا، یعنی یک سوم از آنها همچنان اعتقاد دارند که در انتخابات سال ۲۰۲۰ تقلب شده و دموکراتها در این خصوص باید پاسخگو باشند.
در این میان نباید از حکمهای صادر شده علیه کسانی که در حادثه ۶ ژانویه حضور داشتند نیز گذشت. این سؤال همچنان در افکار عمومی آمریکا و دنیا وجود دارد که چرا حکمهای سنگین علیه این افراد صادر شد و اف بی آی و کنگره آمریکا هنوز هم به دنبال بازداشت گسترده افرادی هستند که در آن روز در مقابل ساختان کنگره حضور داشتهاند؟ گفته میشود اف بی آی گفته بود ۲۵۰۰ نفر در روز ۶ ژانویه در حمله به ساختمان کنگره دست داشتهاند که ۷۰۰ نفر از آنها شناسایی شدهاند و شناسایی بقیه این افراد تا آخرین نفر از آنها همچنان قرار است ادامه پیدا کند.
نتایج تحقیقات کنگره هر چه باشد، اما یک مسئله همچنان در رأس مسائل اجتماعی آمریکا قرار دارد و هنوز چارهای برای آن اندیشیده نشده است: اینکه آمریکا چطور میخواهد بر شکاف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی به وجود آمده در این کشور غلبه کرده و جایگاه درستی در عرصه جهانی داشته باشد؟
شکاف اجتماعی در جامعه آمریکا
نگاهی به شکافهای موجود در جامعه آمریکا که منجر به پاره شدن مردم این کشور در جریان انتخابات ریاستجمهوری سال ۲۰۲۰ شد نشان میدهد این اتفاقات میتواند در آینده و بخصوص در انتخابات کنگره در سال جاری میلادی و همچنین انتخابات سال ۲۰۲۴ نمود بیشتری داشته و تاثیرگذاری شدیدتری بر افول جایگاه آمریکا در عرصه سیاست جهانی داشته باشد. جامعه آمریکایی از مدتها پیش شاهد افزایش شکاف اجتماعی در میان مردم. نژادپرستی ساختاری در این کشور که باعث میشود مردم عادی رودرروی یکدیگر قرار گرفته و دست به کشتار سیاهپوستان یا سایر اقلیتهای نژادی بزنند بر میزان شکافهای اجتماعی در جامعه آمریکایی افزودهاست. «کارِن»ها که بهعنوان افرادی شناخته میشوند که دیدگاههای نژادپرستی داشته و در خیابان با اقلیتهای نژادی درگیر میشوند، روزبهروز در جامعه آمریکا بیشتر میشوند و همزمان افزایش نفرتنژادی نسبتبه آسیایی تبارها که حاصل دشمن سازی از چینیها توسط ترامپ در جریان کرونا است، هر روز ابعاد گستردهتری به خود میگیرد. سیاهپوستانی که در جنبش «جان سیاهان اهمیت دارد» و در ماجرای حوادث مرتبط با قتل جورج فلوید در سال ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰ میلادی نتوانستند به اصلاحات لازم در سیستم انتظامی و پلیس آمریکا دست پیدا کنند، این روزها بیشتر از هر زمان دیگری نسبتبه آینده و سرنوشت خود در جامعه آمریکایی نگرانی دارند. براساس آخرین نظرسنجیها در حدود ۴۸ درصد از سیاهان به این نتیجه رسیدهاند که هیچ اصلاحاتی در جامعه آمریکا برای احقاق حقوق آنها صورت نمیگیرد و امیدی به آینده ندارند. جامعه آمریکایی تا حدی پیش رفته که بر سر مسئله سادهای مانند ویروس کرونا، ماسک زدن یا تزریق واکسن به یک نتیجه نهایی و قابلاطمینان دست پیدا نمیکند و مردم در کف خیابانها بههمین دلایل به جان هم افتاده و یا در مورادی، به رویهم اسلحه میکشند.
بزرگترین دلایل اجتماعی که باعث ایجاد شکاف در بین مردم آمریکا شدهاست براساس آخرین نظرسنجی مؤسسه پیو، سیاستهای مرتبط با حمل اسلحه، رفتار با اقلیتهای نژادی و مسائل جدید دیگری مانند حفاظت از محیطزیست و تغییرات آبوهوایی و همچنین مسئله بحران مهاجران است. در هیچ کدام از این مسائل مردم آمریکا با یکدیگر اشتراک نظر ندارند و میزان شکاف اجتماعی و اختلاف نظرها بهصورت میانگین حدود ۴۰ درصد برآورد شدهاست.
کرونا و افزایش شکاف اقتصادی
زمانیکه کار به مسائل اقتصادی میکشد وضعیت از این بحرانیتر نیز میشود. در حدود ۱۲ سال پیش مردم آمریکا و تعدادی از فعالان جنبشهای مدنی در اعتراض به وضعیت اقتصادی و سیستم سرمایهداری «جنبش تسخیر والاستریت» را راهاندازی کردند . این جنبش اما به هر ترتیب ممکن سرکوب و به فراموشی سپرده شد و درنهایت در انتخابات سال ۲۰۲۰ سر از کمپین انتخاباتی برنی سندرز درآورد. ماجرای کرونا و قرنطینههای پیدرپی باعث افزایش ثروت سرمایهداران بزرگ و ثروتمندان یکدرصدی آمریکا شد و شکاف اقتصادی در این کشور را گستردهتر ساخت. با وجود اینکه دولت بایدن تلاش داشت با لایحه تأمین منابع نوسازی زیرساختهای آمریکا و همچنین لایحه جدید ۱٫۷ تریلیون دلاری برای تأمین منابع بهداشت و سلامت مردم، این شکاف اقتصادی را تا حد زیادی پر کند، لایحه دوم در کنگره به تصویب نرسید و امیدها در این خصوص را به ناامیدی تبدیل ساخت. بحران کرونا نشان داد جامعه آمریکایی در قبال قشر ضعیف بهشدت بیرحم است و این شکاف اقتصادی همچنان تا سالهای آینده با بحران افزایش تورم و بحران در چرخه توزیع کالاها گستردهتر نیز خواهد شد.
بحرانهای پیاپی سیاسی
زمانیکه کار به بحرانهای سیاسی میکشد، مسئله از تمام شکافهای دیگر جدیتر میشود زیرا نشان داده شدهاست کار میتواند مانند حادثه ۶ ژانویه به خشونتی تمامعیار علیه نمادهای دموکراسی در آمریکا تبدیل شود. تلاش دموکراتها برای انداختن بار مسئولیت حادثه ۶ ژانویه بر دوش ترامپ، تاکنون با نتیجه دلخواه آنها همراه نبودهاست. ازاینپس نیز با توجه بهاحتمال نامزدی دوباره ترامپ برای انتخابات سال ۲۰۲۴ بهنظر میرسد شرایط ازین بدتر نیز بشود. هماینک جمهوریخواهان به این نتیجه رسیدند که باید با محدود کردن حق رأی مردمو به خصوص اقلیتهای نژادی ، سکان سیاست آمریکا را در دست بگیرند. قوانینی که آنها در مجالس ایالتی تصویب کردهاند باعث تغییر قوانین رأی دادن در ۳۳ ایالت آمریکا شدهاست. دموکراتها در مقابل سعی دارند این کار را با ایجاد پرونده برای ترامپ و تلاش برای کاندیدا نشدن او در انتخابات آینده جبران کنند که البته بهنظر نمیرسد نقشههایشان بهجایی برسد.
تمام این شکافها که درنهایت منجر به بیاعتمادی شدید مردم به سیستم سیاسی آمریکا شدهاست، درنهایت میتواند خود را در بحران اقتصادی، اجتماعی یا انتخابات بعدی سیاسی آمریکا به نمایش بگذارد. گرچه رسانههای آمریکایی سعی میکنند از بیان حقایق درباره شکاف سیاسی در جامعه آمریکا خودداری کنند اما اولین سالگرد حادثه ۶ ژانویه با پستهایی در شبکههای اجتماعی و برخی رسانههای آمریکایی مواجه شده که در آن هشتگ «جنگ داخلی» بهشدت پررنگ است. شاید جنگ داخلی در آمریکا مانند سایر جنگهای داخلی در کشورهای دیگر نباشد و به جنگی تمامعیار تبدیل نشود اما همینکه عدهای از مردم اسلحه به دست در میان تظاهرکنندگان گروه مقابل حضور پیدا کنند و درگیری اندکی با تلفات کم نیز صورت بگیرد، میتواند دموکراسی آمریکایی را بهشدت زیر سؤال برده و جایگاه آمریکا در جهان را بهسرعت به سمت افول ببرد. جنگ بعدی در جامعه آمریکایی شاید بر سر نتایج انتخابات ریاستجمهوری نباشد اما از هماینک درگیریهای رخ داده در خیابانهای ایالتهای مختلف آمریکا بر سر مسائلی چون ماسک، واکسن کرونا، خشونتهای پلیس علیه سیاهپوستان و اقلیتهای نژادی و حمله به آسیایی تبارها هم نشان میدهد جنگ داخلی از هماینک و یا حتی از سالیان پیش آغاز شده بود و بحران بعدی در عرصه اقتصادی یا سیاسی آمریکا میتواند این شعلههای کوچک را به یک آتش بزرگ تبدیل سازد.