
کارشناس مسائل بینالملل با بیان اینکه هدف غرب از تشدید فشارها بر ایران در حوزه هستهای و حقوق بشر تنها برای وادار کردن جمهوری اسلامی به دادن امتیازات بیشتر در مذاکرات است، گفت: آمریکا و اروپا به خوبی میدانند تغییر نظام در ایران اصلا به صورت ساختاری امکانپذیر نیست و این اتفاق فقط منجر به افزایش ناامنی نه تنها در ایران بلکه کل منطقه خواهد شد.
ثمانه اکوان، کارشناس روابط بینالملل و پژوهشگر حوزه آمریکا، در گفتوگو با ایکنا درباره تشدید فشارهای غرب بر ایران در حوزه هستهای و حقوق بشر به بهانه اغتشاشات اخیر در کشور و احتمال تکرار اتفاقات سالهای ۹۰ تا ۹۲ و فرستادن پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل گفت: غرب بیشتر از اینکه به دنبال این باشد که قضیه مذاکرات را به پایان برساند و دوباره پرونده ایران را به ذیل فصل هفتم منشور سازمان ملل ببرد در پی تشدید فشارها برای تغییر رفتار ایران است.
وی افزود: تهدیدات امروز غرب علیه ایران در بین سالهای ۹۰ تا ۹۲ عملی شده بود اما نتیجهاش این شد که غرب مجبور به گفتوگو و مذاکره با ایران و رسیدن به توافق هستهای شد. اکنون غربیها در فکر زنده کردن دوباره آن خاطره هستند تا جمهوری اسلامی ایران را مجبور کنند به شرایط پیشنهادی آنها تن دهد اما به این امر واقف نیستند که کشوری که تمام این دورهها را گذرانده و هنوز هم تحریمها علیه آن برداشته نشده و اتفاقا شرایط اقتصادی ایران بسیار بدتر از سالهای ۹۰ تا ۹۲ است و از طرفی آمریکا و اروپا امکان بیشتری برای افزایش فشارها به ویژه در حوزه تحریمهای اقتصادی ندارند، بسیار بعید است که بخواهد در همان مسیر سابق حرکت کند.
تنها راه پیش روی غرب
این کارشناس مسائل بینالملل درباره نشانههای این مسئله گفت: نشانههای این امر در چند وقت اخیر برای غرب پدیدار شده که این راه در پایان با پیروزی همراه نیست. آنها همچنان که در رسانهها و در فضای علنی اعلام میکنند نمیخواهند دیگر ایران با مذاکره کنند و مسائل ایران باید از طریق سازمان ملل و فشار بیشتر حل شود در پشت صحنه به تعبیر وزیر امور خارجه هر چند روز یکبار تماس میگیرند و به دنبال یافتن راهی برای بازگشت به برجام هستند. زیرا زمانی که برجام شکل گرفت ایران دارای غنیسازی ۲۰ درصد بود اما الان ایران به سمت غنیسازی ۶۰ درصد با سانتریفیوژهای پیشرفته IR۶ و IR۸ حرکت کرده و در حوزه اقتصادی نیز تحریمهای اقتصادی نیز بیشتر از این جواب نمیدهد.
وی یادآور شد: تنها راهی که برای غربیها مانده و امید دارند که در وضعیت فعلی ایران جواب دهد و ایران را از منظر رسانهای و افکارعمومی تحت فشار قرار دهد، حمایت از اغتشاشات و درگیریها در ایران و تشدید فشار در حوزه حقوق بشر بر مبنای ادعاهای نادرست در خصوص نوع برخورد با اغتشاشگران است. در کنار آن غرب البته استفاده از همسایگان ایران برای افزایش فشار بر کشور را نیز در دستور کار قرار داده و میبینیم که تمام اتفاقات اخیر در کشور توسط جبهه متحد عربی ـ عبری ـ غربی و حتی کشوری مانند جمهوری آذربایجان شکل گرفته است.
تغییر نظام؛ امری ناممکن از نظر غربیها
این پژوهشگر حوزه آمریکا با تأکید بر اینکه غربیها از هر وسیله و کشوری برای فشار آوردن به ایران استفاده میکنند، گفت: امروز جنگ از مسئله یک رقابت دیپلماتیک به یک جنگ ترکیبی رسیده و در جنگ ترکیبی نیز از تمام توان و ظرفیتها استفاده میشود و یک روز درگیریهای فرامرزی، یک روز مسائله دیپلماتیک و یک روز هم ممانعت از شکل گیری روابط ایران با همسایگان است و در کنار آن حملات سایبری و عملیات روانی را انجام میدهند تا بتوانند جنگ ترکیبی را پیش برده و ایران را مجبور کنند به خواستههای غرب تن دهد.
اکوان تأکید کرد: به نظر من مسئلهای که در فضای رسانهای در وضعیت فعلی به آن توجه نشده و در خصوص آن آگاهیبخشی نمیشود این است که آمریکا و اروپا به خوبی میدانند تغییر نظام در ایران اصلا به صورت ساختاری امکانپذیر نیست و آنها این را از ابتدای درگیریها در ایران اعلام کردند.
تبعات منفی تغییر نظام برای غرب
وی ادامه داد: ایران یک قدرت منطقهای است و تغییر نظام سیاسی در ایران آنطور که الان اغتشاشگران و عوامل بیرونی میخواهند، تنها منجر به افزایش ناامنی در کل منطقه و نه فقط ایران، خواهد شد و لذا غربیها همانطور که قبلا اعلام کردند تغییر نظام را دنبال نمیکنند و این باید برای مخالفان و به ویژه کسانی که در خارج از ایران به دولتهای آمریکا، انگلیس، عربستان، رژیم صهیونیستی و سایر دولتهای غربی برای تغییر نظام امید بستهاند، تبیین شود و به اینها گفته شود که حتی اینها نیز تغییر نظام سیاسی را در ایران دنبال نمیکنند بلکه در پی تنگتر کردن فضا و افزایش فشار به ایران برای پذیرش خواستههای غرب هستند تا ایران در شرایطی به سمت احیای برجام برود که از خیلی از خواستههای خود چشمپوشی کرده و تعهداتش را کامل انجام دهد و از طرفی انتظاری هم برای برداشته شدن تحریمها نداشته باشد.
وی تصریح کرد: خوشبختانه تا کنون دولت سیزدهم و وزارت امور خارجه به این نوع فشارها پاسخی ندادهاند و اعلام کردهاند منطق در روابط بینالملل حکم میکند بازیگری یک توافق انجامشده را نپذیرفته و از آن خارج شده، غیر از اینکه باید جبران خسارت کند خودش باید به تعهداتش عمل کند و دیگر بهانهای برای عدم انجام تعهدات نیاورد.
پیشبرد راهبرد نگاه به شرق با سرعت بیشتر
اکوان در پاسخ به این سؤال که آیا فضای شکلگرفته از سوی غرب، بر درستی راهبرد نگاه به شرق صحه نمیگذارد، گفت: راهبرد نگاه به شرق از همان ابتدای توافق برجام هم راهبرد درستی بود که باید از سوی ایران دنبال میشد. در واقع در همان زمان که برجام به ثمر رسید مجموعه آمریکا و اروپا تمایلی برای بهبود روابط با ایران نشان نمیدادند و بارها اعلام کردند این توافق به معنای عادیسازی روابط با ایران نیست در حالی که دولت قبل تصور میکرد پس از برجام تمام شرکتها و کشورهای اروپایی برای سرمایهگذاری وارد ایران میشوند و شرایط کشور عادی میشود اما دیدیم که در همان دوره برجام هم این اتفاق نیفتاد و روابط با غرب چندان بهبود نیافت و لذا همان زمان هم نگاه به شرق، راهبرد و سیاست درستی بود.
این کارشناس مسائل بینالملل اظهار کرد: باید به این نکته توجه کرد امروز همه کشورهای دنیا سیاست نگاه به شرق را دنبال میکنند و فهمیدهاند که دیگر در یک نظام تکقطبی زندگی نمیکنند، به ویژه اینکه آن یک قطب قدرت اجازه نمیدهد آنها یک زندگی عادی داشته باشند. تفاوت عمده آمریکا و غرب با قدرتی مانند چین این است که آمریکا و غرب در پی همکاریهای اقتصادی و تجاری با هر کشور میخواهند در امور داخلی آن کشورها دخالت کنند در حالی که تاکنون چین چنین رویکردی را از خود نشان نداده و وقتی چین با یک کشور رابطه اقتصادی برقرار میکند در پی آن به دنبال دخالت سیاسی در آن کشور نیست و حریمهای مربوط به داخل کشورها را در روابط بینالملل رعایت میکند.
وی بیان کرد: بر همین اساس نگاه به شرق در بسیاری از کشورها وجود دارد و تنها متعلق به ایران نیست و به نظر من جمهوری اسلامی ایران به واسطه عدم اعتقاد دولت قبل به این راهبرد، تا حدی دیر وارد عمل شد و الان این سیاست درستی است که باید با سرعت بیشتری پیش برود.