نزدیک به نیم قرن از اشغال بلندیهای جولان توسط رژیم اشغالگر صهیونیستی میگذرد و در این مدت زمان گذشته، نه تنها بحران در این منطقه حل نشده است، بلکه رفته رفته دشوارتر نیز میشود. اگرچه بلندیهای جولان در طرح نهایی سرزمین یهودیان جایی نداشت، اما این منطقه هرگز از نظر مقامات اسرائیل مغفول نمانده و قریب به 60 سال چشم طمع صهیونیستها را با خود به همراه داشته است. از این رهگذر، به نظر میرسد اهمیت این منطقه تا اندازهای چشمگیر است که بلندیهای جولان را به قلب شامات تبدیل کرده و موجب شده است صهیونیستها تاکنون از این منطقه دست نکشند.
اگر از نزاع اعراب و اسرائیل عبور کنیم، میتوان بیان کرد وجود فاکتورهای مهمی از قبیل اهمیت هیدروپلیتیک، ژئوپلیتیک، استراتژیک و وجود سرزمینهای وسیع حاصلخیز و در نهایت اهمیت هویتی جایگاه این منطقه را تا حدی ارتقا داده است که علاوه بر اسرائیل و سوریه و سایر کشورهای مجاور، ترکیه و کشورهای اروپایی به این منطقه نیم نگاهی پیدا کردهاند. در نتیجه، رژیم صهیونیستی در مدت زمان گذشته، با هدف دستیابی به اراضی وسیع قابل کشت در بلندیهای جولان و منابع عظیم آبی در این منطقه، با گسترش نظامیگری سعی در تسلط بر این منطقه داشته تا بتواند علاوه بر برخورداری از منابع عظیم آبی این بلندیها توان بازدارندگی خود را بالا ببرد. از این رهگذر، اهمیت این منطقه را میتوان اینگونه برشمرد:
اهمیت هیدروپلیتیک و ژئوپلیتیک بلندیهای جولان
منطقه مهم و استراتژیک بلندیهای جولان در جنوب غربی سوریه در استان «قنیطره» واقع شده است و با دارا بودن یک درصد از مساحت سوریه، مساحتی بالغ بر 1860 کیلومتر، 60 کیلومتر طول و 32 کیلومتر عرض، دارد. جولان از سمت شمال به لبنان منتهی میشود، از جنوب با اردن همسایه است و از سمت غرب به مناطق صنعتی، جمعیتی و کشاورزی اسرائیل چسبیده است. رودخانه مهم «یرموک» دقیقاً در مرز جولان و اردن در جریان است که با انتزاع جولان از سوریه از اختیار این کشور خارج میشود.
کردها آن را «گولان» عربها «جولان» و عبریها آن را «رامات هاگولان» مینامند. درحالیکه بخش قابل توجهی از منطقه خاورمیانه، به خصوص منطقه شامات، را مناطق گرمسیر و بیابانی تشکیل میدهد، شماری از کشورهای منطقه با مشکل تأمین آب برای مصارف خانگی، کشاورزی و به خصوص صنعتی رو به رو هستند. از این منظر دستیابی به منابع آبی میتواند بخش عظیمی از مشکلات کشورهای این منطقه را حل و فصل کند و حتی گامی در راستای افزایش مشروعیت داخلی برای آنها تلقی شود.
از سوی دیگر، از آنجایی که اکثر این کشورها دارای بافت کشاورزی هستند و برای تولید مواد غذایی به زمینهای حاصلخیز و آب احتیاج دارند و همچنین برخی دیگر از کشورها از جمله اسرائیل به دنبال گسترش زمینهای کشاورزی و افزایش توان صنعتی هستند، منابع آبی میتواند فاکتور مهمی در این معادله بازی کند. در همین جا وجود منطقه کوهستانی، همچون بلندیهای جولان میتواند منبع مهم تولید آب برای کشورهای این منطقه باشد. در این میان اما اسرائیل با تجاوز به این بخش از خاک سوریه و زیر پاگذاشتن قوانین و چهارچوبهای معین قصد دارد بالاترین میزان بهره برداری را داشته باشد و بتواند در نزاع آبی اعراب و اسرائیل بیشترین میزان پیروزی را از آن خود کند.
جولان و القلمون؛ همردیف و همتراز
درگیری و اختلاف نظر در منطقه مهم و راهبردی
جولان همچنان به قوت خود ادامه دارد. از آنجایی که این منطقه از چندین منظر قابل اهمیت
است، رژیم صهیونیستی در طول سالهای متمادی نهتنها از این منطقه
دست نکشیده است، بلکه به توسعه زیرساختهای اقتصادی، نظامی- با وجود غیر نظامی
اعلام شدن این منطقه- و توریستی ادامه داده و حتی حاضر به عقب نشینی از این منطقه
نبودهاند. سران صهیونیستی به خوبی میدانند نزاع سوریه و اسرائیل تنها درگیری دو
کشور نیست، بلکه سایر کشورهای همپیمان دمشق از جمله ایران در کنار سوریها هستند. همچنین
براساس سخنان «سیدحسن نصرالله» دبیرکل جنبش حزبالله لبنان این جنبش نیز تمام توان خود را
برای حمایت از مردم سوریه به کار
خواهد بست.
از این رو، به نظر نمیرسد صهیونیستها تا آینده نزدیک از این منطقه عقبنشینی کرده و آن را به سوریه واگذار کند. به همین دلیل با وجود سناریوهای مطرح شده از جمله تخلیه کامل جولان، واگذاری بخشی از جولان به سوریه و تقسیم منابع آبی، هیچکدام به عرصه عمل نرسیده و در نهایت فضای تنشآلود کنونی همچنان در این منطقه ادامه پیدا کرده و حتی تشدید خواهد شد. اما برخی بر این باورند که در حال حاضر شرایط آنگونه که مقامات صهیونیستی انتظار دارند پیش نمیرود، چنانچه درگیری تروریستها و حامیان یهودیاش با نیروهای حزبالله لبنان در منطقه «القلمون» به نفع اسرائیل تمام نشده است.
القلمون یا ارتفاعات شرق لبنان در مرز با سوریه مثلثی راهبردی است که اضلاع آن متصل کننده دمشق-حمص-مرز لبنان است و سقوط آن برای تروریستها به معنای بسته شدن همیشگی مرز لبنان و از بین رفتن عقبه آنان در «ریف» دمشق و اطراف آن است. از این رو، سقوط تروریستها در این منطقه که با حمایتهای مستقیم و غیر مستقیم مقامات و مسئولان رژیم صهیونیستی نیز همراه هستند، به معنای شکستی برای این رژیم است، زیرا برنامه آنها را در تقویت تروریستها برای مقابله با نیروهای دولتی سوریه با شکست رو به رو خواهد کرد. چنانچه براساس آخرین سخنرانی سیدحسن نصرالله پیروزی القلمون نزدیک بوده که این امر به معنای شکست دیگری برای حامیان تروریستها از جمله رژیم صهیونیستی خواهد بود.
پیروزی نیروهای حزب الله در آزادسازی القلمون از دست تروریستها تدبیر و راهکار های خوبی برای آزاد سازی جولان در اختیار سوریه قرار داده است. تجربه این پیروزی و طعم شیرین آن، میتواند الگویی برای بازگرداندن جولان به سوریه باشد. گرچه نیروهای دولتی لبنان و حزب الله در جبهه القلمون علیه تروریستهای جبهه النصره و داعش میجنگند و در جولان، نیروهای ارتش سوریه، با ارتش رژیم صهیونیستی درگیرند اما ماهیت این جنگها تفاوت چندانی با هم ندارد. هر دو منطقه از نظر ژئوپلتیک، مناطقی سوق الجیشی و مهم هستند و حزب الله و ارتش سوریه در هر دو منطقه با دشمنی رو به روست که میخواهد هویت خود را با تصاحب زمین به دست آورد.
همانطور که سید حسن نصرالله، دبیرکل حزب الله لبنان نیز روز شنبه در گفت و گو با مردم، اعلام کرد که میتوانند جشن پیروزی بر تروریستها در القلمون را برگزار کنند، میتوان امیدوار بود به زودی جشن پیروزی بر حامیان صهیونیستی آنها در جولان نیز برگزار شود!
بلندیهای جولان به عنوان کانون مهم تأمین آب کشورهای منطقه
شامات در مجاورت مرزهای لبنان، اردن مصر و اسرائیل واقع شده است و آب بسیاری از سفره های زیر زمینی را تأمین میکند. میزان بارندگی در این منطقه بین 700 تا 800 میلیمتر بوده که در ارتفاعات «جبل الشیخ» تا حدود 1700 میلی متر برآورد شده است. این میزان از بارندگی سبب سیلابهای زمستانی، غنی سازی آب چشمههای «باتیاس» و حتی دریاچه «طبریا» میشود. به معنای دیگر، بارش سالیانه در بلندیهای جولان موجب تولید 1/2 میلیارد مترمکعب آب میشود که اسرائیل با بهره برداری 30 درصدی از این منطقه آن را در زمینه مصارف کشاورزی، صنعتی و توریستی صرف میکند. از آنجایی که به دلیل مشکلات فعلی در سوریه، جنگ تروریستها، ناامنی و محدودیت توان تکنولوژیکی، میزان بهره برداری دمشق از منابع آبی جولان بسیار کمتر از اسرائیل بوده است، تلآویو بیشترین میزان بهرهبرداری را از این منطقه دارد. اگرچه، در شرایط کنونی این امر تغییری در وضعیت کنونی سوریه ایجاد نخواهد کرد، اما در آینده نه چندان دور ضربه محکی بر پیکره اقتصادی و کشاورزی این کشور وارد خواهد ساخت. به خصوص اینکه اکثر مناطق مهم و شهرهای مهم و روستایی- کشاورزی سوریه در قسمت غربی این کشور و نزدیک به بلندیهای جولان مستقر هستند. از سوی دیگر، اسرائیل نیز به دلیل استقرار بخش اعظمی از جمعیتش در قسمت شمالی این سرزمین، میزان بهرهبرداری خود را روز به روز افزایش میدهد. علاوه بر تأمین آب مصرفی خانگی، کشاورزی و صنعتی و تولید برق، اسرائیل برای گسترش خدمات توریستی به آبهای بلندیهای جولان احتیاج دارد. به معنای دیگر، در حال حاضر، اسرائیل با احداث پروژههای توریستی از قبیل پیست اسکی، رستورانها، هتلها، منازل ییلاقی و سایر اماکن تفریحی، علاوه بر منابع آبی این بلندیها، به جاذبههای گردشگری و مناطق جذاب جولان نیز احتیاج دارد. از این رو، میتوان اینگونه برآورد کرد که این ناحیه کوهستانی تبدیل به گلوگاه اقتصادی- سیاسی و هویتی اسرائیل و سوریه شده است و هیچکدام از کشورها تمایلی به دست کشیدن از این منطقه ندارند، چراکه وابستگی به این منطقه چنین اجازه ای را به طرفین نخواهد داد.
تسلط بر جولان، تسلط بر اسرائیل
استقرار بلندیهای جولان در جنوب غربی سوریه و شمال شرق اسرائیل اهمیت استراتژیک این منطقه را ارتقا داده است. از آن جایی که این ارتفاعات فاصله اندکی با کانونهای صنعتی و مناطق شهر نشین هر دو کشور دارد و همچنین شهرهای مهم در فاصله اندکی از بلندیهای جولان تاسیس شدهاند، تسلط بر جولان به معنی تسلط بر عمق خاک کشور دیگر خواهد بود. به خصوص اینکه وجود عوارضی چون شیب تند، درههای عمیق، ساخت استتاری فوقالعاده و ارتفاع مناسب برای استقرار سیستم پدافند و تجهیزات مراقبتی و به خصوص وجود کوه «حرمون» با ارتفاع 2814 متر در شمال جولان، به این منطقه اعتبار نظامی ویژهای- اعم از ضربه پیشدستانه، تلافیجویانه و آرایش نظامی بازدارنده- داده است. چنانچه، وجود شهرهای مهمی از جمله دمشق و «حلب» در نزدیکی جولان این امکان را برای دشمنان سوریه فراهم میآورد که با تسلط بر جولان همواره تهدیدی علیه مردم سوریه باشد.
در مقابل، هر کشوری که بر جولان مسلط شود، میتواند عمق خاک اسرائیل و به خصوص شهر مهم «حیفا» را نشانه بگیرد. از این منظر مقامات صهیونیستی به شدت نگرانند این منطقه در کنترل همپیمانان سوریه و سایر کشورهای عربی، که سالها با اسرائیل درگیری داشتهاند، در بیاید. در نتیجه، از آنجایی که اسرائیل در محاصره کشورهای عربی قرار گرفته است که سالها با آنها در نزاع بوده و همچنین حضور نیروهای حزبالله لبنان در مرزهای شمالی اسرائیل، صهیونیستها برای تسلط نظامی بر بلندیهای جولان- که اکنون یک منطقه غیرنظامی اعلام شده است- برنامه ریزی کردهاند و به هیچ عنوان حاضر نیستند از این منطقه دست بکشند. صهیونیستها به خوبی واقفند داشتن بلندیهای جولان به معنای افزایش توان بازدارندگی در مقابل تحرکات اعراب خواهد بود. حتی در مذاکرات صلحی که در دهه 1990 بین اعراب و اسرائیل در جریان بود و صهیونیستها از طرح «زمین در برابر صلح» سخن گفته بودند، تمام مناطق بلندیهای جولان در دستور کار نبود و صهیونیستها قصد داشتند تنها با تخلیه بخش محدودی از جولان، موجودیت اسرائیل را به ثبت اعراب برسانند تا عربها برای همیشه مشروعیت اسرائیل را به رسمیت بشناسند. حتی زمانی که در اکتبر 1992 واژه «خروج» از طرف مقامات اسرائیل به صراحت به کار برده شد و حتی در تابستان 1994 اسرائیل اعلام کرد که در مواقع مختلف حاکمیت سوریه بر بلندیهای جولان را به رسمیت بشناسند، اما سوریها از این امر استقبال نکردند تا بهانه مشروعیت خواهی را به دست صهیونیستها ندهند.
هویتسازی جولان
هیچ شکی وجود ندارد که بلندیهای جولان بخشی از خاک سوریه بوده که به دلیل خودخواهیها و تجاوز اسرائیل دو سوم آن توسط صهیونیستها اشغال شده است. از این رهگذر، اشغال این منطقه واکنش مقامات سوری و مردم این کشور را به همراه داشت. مردم سوریه با از دست دادن بخشی از این منطقه هویت خود را در معرض تهدید و نابودی دیده و این اقدام صهیونیستها را نوعی تحقیر برای خود به حساب آوردهاند. در مقابل اسرائیل با در اختیار گرفتن این منطقه و اشغال جولان علاوه بر برخورداری از امکانات این بلندیها و همچنین ارتقا توان نظامی، به دنبال نوعی هویتسازی بوده است. از این رو، اشغال مناطق مهمی از کشورهای مجاور توسط اسرائیل، گسترش شهرکسازی، افزایش جمعیت یهودیان در این منطقه، به خصوص در سالهای اخیر، حس سرشکستگی اعراب را تشدید کرده و تحرکات اسرائیل را غیر قابل قبول میدانند. مردم سوریه نیز همواره بر ضرورت عقبنشینی اسرائیل به مرزهای 1967 تاکید و حکومت دمشق را به پیگیری سیاست مقاومت در برابر اسراییل ترغیب کردهاند. در نتیجه شاید بتوان اینگونه گفت که اشغال بلندیهای جولان برای اسرائیل به معنای هویتسازی بوده است، در حالیکه این اقدام در نظر اعراب به معنای از دست رفتن بخشی از هویت عربی تلقی میشود.
منتشر شده در: روزنامه حمایت
ارسال یک دیدگاه