
پنجشنبه شب جو رییس جمهور آمریکا و شی جین پینگ رییسجمهور چین، برای پنجمین بار در طول دوران ریاستجمهوری بایدن با یکدیگر بهصورت تلفنی گفتوگو کردند. براساس گزارش کاخسفید یکی از مهمترین مسائلی که موجب رنجش خاطر دولت چین شده و باعث شد شی جینپینگ مواضع تندی علیه آمریکا داشته باشد، سفر قریبالوقوع نانسی پلوسی به تایوان است. بایدن اما در این خصوص تنها به گفتن یک جمله بسنده کردهاست: « سیاست ایالاتمتحده درباره چین و تایوان تغییر نکردهاست.»
شی جین پینگ بااینحال بهصورت مستقیم و با صراحت بیشتری در این خصوص صحبت کرده و تاکید کردهاست: «کسانی که با آتش بازی میکنند درنهایت خواهند سوخت و امیدوارم که ایالات متحد بهخوبی به این مسئله آگاه باشد.» گزارش پکن درباره این گفتگو خاطرنشان میسازد که جینپینگ در همین خصوص خاطرنشان کردهاست:« چین باید برای بدترین سناریو آماده و بهخصوص باید آمادگی نظامی داشته باشد و این راه را بهترین راه برای بازدارندگی در مقابل ایالاتمتحده دانستهاست».این درحالیست که سخنگوی کاخسفید بعد از مکالمه سران دو کشور اعلام کرد که جو بایدن معتقد است «به او ربطی ندارد که به پلوسی توصیه کند به تایوان برود یا نه». سخنگوی کاخسفید تاکید کردهاست :«سفر نانسی پلوسی سفری اعلامنشده است و ما این را به خود رییس مجلس واگذار میکنیم که درباره آن تصمیم بگیرد و بایدن مخالفت علنی با این مسئله نخواهد داشت».
هشدار پنتاگون به پلوسی
با این حال سفر نانسی پلوسی به تایوان مسئلهای نیست که تمام دموکراتها درمورد آن اتفاقنظر داشته باشند. رئیس مجلس نمایندگان آمریکا در حالی قصد دارد در ماه اوت سال جاری میلادی به تایوان بروند که وزارت دفاع این کشور گفتهاست این سفر «ایده خوبی نیست» . پنتاگون خاطرنشان کردهاست بهتر است این سفر کنسل شود زیرا بیتوجهی به تهدید پکن درباره اینکه سفر نانسی پلوسی و تایوان میتواند باعث ایجاد درگیری نظامی در منطقه شود خطری بالقوه است و شرایط نمیتواند از این خطرناکتر باشد.
در شرایطی که ایالاتمتحده و چین به سمت یک رویارویی بالقوه در منطقه میروند بسیاری از دستگاههای حاکمیتی واشنگتن تمایل دارند که اینموضوع را با ابزار مورد علاقهشان حلوفصل کند؛ استفاده از بازوی نظامی ایالاتمتحده. اتکاء بیشازحد بهزور بهعنوان ابزار اصلی آمریکا در روابط بینالملل در طول دو دهه گذشته منافع ایالاتمتحده را در برخی از مناطق جهان تامین کردهاست اما تضمینی وجود ندارد که در این خصوص نیز بتواند تأمینکننده منافع آمریکا در شرق آسیا باشد.
اگر نگاهی به سفر سیاستمداران آمریکایی به تایوان داشته باشیم، شاید به نظر برسد سفر پلوسی چندان هم نمی تواند برای چین خطرناک باشد . در طول چند ماه گذشته گروهی از مقامات بلندپایه سابق ایالات متحده از تایوان دیدن کردهاند: مایک مولن رئیس سابق ستاد مشترک ارتش، به همراه مگان سولیوان معاون مشاور امنیت ملی و میشل فلوئورنی معاون وزیر دفاع سابق به دستور بایدن در ماه فوریه به تایپه رفتند. در ماه مارس، مایک پمپئو وزیر خارجه سابق آمریکا این سفر را انجام داد و اوایل ماه گذشته میلادی نیز مایک اسپر وزیر دفاع سابق همین اقدام را انجام داد. اما همین سفرها بود که باعث ایجاد حساسیت در بین مقامات چینی شد. «وانگ ئی» سخنگوی وزارت امور خارجه چین در همین خصوص گفت:« درصورتیکه پلوسی این سفر را انجام دهد، چین نیز اقدامات متقابل قدرتمندی انجام خواهد داد و ما در این مسئله جدی هستیم.» کلنل «تان کفی»، سخنگوی وزارت دفاع ملی چین نیز هشدار داد که نیروی نظامی این کشور درصورتیکه نانسی پلوسی از تایوان بازدید کند بیکار نخواهد نشست و اقدامات شدیدی را برای خارج کردن هر نوع مداخله خارجی از منطقه انجام خواهد داد. سردبیر روزنامه گلوبال تایمز چین هم که از نزدیکترین روزنامهها بر حزب حاکم در این کشور است در توئیتی نوشت:« پاسخ سرزمین مادری به سفر پلوسی غیرمنتظره و شامل اقدامات قدرتمند و غیر قابلپیشبینی نظامی خواهد بود» .
این دموکراتهای جنگ طلب
تا به امروز، زمانیکه تحلیلگران در مورد مسائل مرتبط با سیاست خارجی در کاخسفید صحبت میکردند، اعتقاد داشتند بایدن همان راهی را میرود که جمهوریخواهان تندرو و ترامپ برای آمریکا در نظر گرفته بودند. هماینک در خصوص سفر نانسی پلوسی به تایپه نیز او از حمایت بسیاری از جمهوریخواهان مانند مارک پمپئو و سناتور تام کاتن برخوردار است که به او پیشنهاد دادهاند حتی در صورت شدت گرفتن تنشها بین واشنگتن و پکن نیز سفر خود را کنسل نکند. آنها به نانسی پلوسی گفتند نباید در مقابل قلدری چینیها کوتاه بیاید اما مسئلهای که مدنظر قرار ندادهاند این است که در وهله اول، دخالت در امور داخلی چین است که نشاندهنده قلدری یک کشور در مقابل کشور دیگر است و این آمریکاست که باید برای مداخله در مسئله داخلی در چین پاسخگو باشد.
ارتش چین بااینحال بیکار ننشستهاست و افزایش میزان نیروهای فعال نظامی-بخصوص نیروهای هوایی این کشور-نشان میدهد پکن خود را برای یک جنگ تمامعیار آماده کردهاست. ایالاتمتحده نیز بهصورت آرام و بیصدایی درحال تقویت نیروهای نظامی خود در دریای چین جنوبی است. مقامات دفاعی آمریکا اعلام کردهاند برخی از این افزایش نیروهای نظامی در دریای چین جنوبی برای اطمینان حاصل کردن از امنیت رئیس مجلس نمایندگان در سفر به تایوان است. اما این سفر نیازی به جتهای جنگی، کشتیهای بزرگ نظامی و همچنین ابزار و تجهیزات نظارتی بسیار قوی نظامی ندارد و تنها مسئلهای را که به ذهن متبادر میسازد، آمادگی ایالاتمتحده برای آغاز جنگ جدید در دنیا با کمک نظامی به تایوان در مقابله با چین است.
نکته مهم دیگر در این ماجرا ، این است که سفر پلوسی به تایوان شاید از منظر جنگطلبان و تندروهای واشنگتن سفری بهشدت مهم و تاثیرگذار در منطقه باشد اما از منظر منافع ملی آمریکا تامین کننده این منافع نخواهد بود زیرا تنها باعث ایجاد تنش در دنیا میشود که تاوان آن را باید مالیاتدهندگان امریکایی بپردازند. ایالاتمتحده هماینک میلیاردها دلار به اوکراین برای مقابله با روسیه کمک کردهاست و درصورتیکه جنگی با چین در بگیرد، اروپای غرق در مشکلات اقتصادی نمیتواند کمک شایانی به تایوان داشته باشد و این آمریکا و ژاپن و تا حدی استرالیا هستند که باید تاوان این جنگ را بپردازند. چین نیز تاکنون با وجود افزایش نیروهای نظامی خود در نزدیکی تایوان اقدامی انجام ندادهاست که نشان میدهد قصد حمله نظامی به این منطقه را ندارد اما درصورتیکه آمریکا دست به تحریکات گسترده در این منطقه بزند چین نیز بهناچار وارد فاز نظامی خواهد شد؛ همان مسئلهای که دقیقاً برای روسیه در ماجرای اوکراین اتفاق افتاد.
تغییر جهت از مقابله اقتصادی به نظامی ؟
یکی از اشتباهات بسیار بزرگ جو بایدن در خصوص مسئله تایوان و نوع رویارویی با چین، این بود که مسائل و رقابتهای اقتصادی را به فاز نظامی کشاند. دموکراتها که به دولت ترامپ بارها انتقاد کرده بودند با اعمال تعرفههای سنگین بر محصولات چینی زمینه برای رکود اقتصاد آمریکا را نیز فراهم کردهاست، حالا با تحرکات نظامی خود در نزدیکی چین و تحریک این کشور برای حمله به تایوان از بُعد دیگری منافع ملی آمریکا را قربانی جنگطلبی خود میکنند. تا پیشاز این سیاست آمریکا در قبال چین «ابهام استراتژیک» بودهاست این مفهوم بدینمعنی است که ایالاتمتحده نه از الحاق تایوان به چین حمایت می کرد و نه از استقلال آن. ایالاتمتحده حفظ وضعیت فعلی را مهمترین سیاست خود در منطقه میدانست و معتقد بود نباید در این خصوص اظهارنظری عجولانه صورت دهد که منافع این کشور را زیر سؤال ببرد. دولت بایدن بااینحال تصمیم گرفت ضمن حفظ سیاست ابهام استراتژیک در کلام، در عمل به سمت تحریک چین برای حمله به تایوان برود و درعینحال همکاریهای نظامی در منطقه را نیز به نفع آمریکا تغییر دهد. توافق آکس (AUKUS) با استرالیا برای تأمین زیردریایی هستهای برای این کشور، یکی از اولین گامها در جهت انجام این سیاست بود. ایجاد اتحاد با ژاپن و استرالیا در منطقه یکی دیگر از اقداماتی است که میتواند درنهایت موازنه قوا و سیاست در منطقه را دچار تغییروتحول سازد.
در ماه نوامبر سال گذشته میلادی جو بایدن اما بهصورت صریحی اعلام کرد که تایوان از نظر ایالاتمتحده «مستقل» است. گفتن همین جمله کافی بود که درها برای انجام عملیات نظامی در منطقه هم توسط چین و هم ایالات متحد را باز کند. چین ازآنپس میداند که ایالاتمتحده درنهایت به نفع جداییطلبان در تایوان گام برمیدارد و تسلیم خود را گرفتهاست که دست به ماجراجویی نظامی در منطقه بزند؛ این همان اقدامی است که آمریکا در خصوص اوکراین نیز انجام داده و درنهایت باعث حمله نظامی روسیه به این کشور شد. آنطور که رسانههای دموکرات مانند نیویورکتایمز بیان کردهاند، شاید سفر پلوسی به تایوان در راستای سیاستهای جنگطلبانه تندروها در حزب دموکرات و جمهوریخواه باشد اما مشاوران پلوسی گفتند این کار تنها نشاندادن تعهد عمیق ایالاتمتحده به تایوان است که باعث میشود چین در براورد سود و زیان خود در حمله به تایوان تجدیدنظر کرده و بداند با وجود حضور و حمایت تمامقد آمریکا تایوان امکان حمله به این منطقه وجود ندارد.
علت اصلی حمایت آمریکا از تایوان
شاید آمریکا دلایل مختلفی را برای حمایت از تایوان در منطقه اعلام کند اما مسئله و نگرانی اصلی ایالاتمتحده در منطقه نه تایوان، بلکه برهم خوردن نظم منطقهای در منطقه شرق آسیا با پیشرفتهای تکنولوژیک چین است. مجله «فارن افرز» چندی پیش در یادداشتی به اینموضوع اشاره کرده بود. تحلیلگر این نشریه در سال ۲۰۲۰ اشاره کرده بود که ترس و نگرانی آمریکا در منطقه مسئله پیشرفتهای اقتصادی و همچنین تکنولوژیکی چین است که باعث شده این کشور بتواند از لحاظ نظامی نیز به برتری مطلق دست پیدا کند. این مسئله باعث میشود توازن منطقهای به نفع چین در منطقه شرق آسیا تغییر کند و آمریکا باید به هر روش ممکن جلوی اینموضوع را بگیرد. شاید از نظر آمریکا اقدام «به هر روش ممکن» اقدام نظامی برای مقابله با چین باشد تا بلکه بتواند پکن را وادار سازد هزینههای نظامی زیادی را در تایوان بپردازد و منطقه به یک تعادل نظامی برسد بااینحال مسئلهای که آمریکاییها در تفکرات خود راجع به حوزه شرق آسیا در نظر نگرفتهاند، هزینههای نظامی و اقتصادی است که ایالاتمتحده باید برای رسیدن به چنین هدفی بپردازد. اگر قرار باشد ایجاد موازنه منطقهای در حوزه شرق آسیا با جنگ به دست آید، چین نیز ساکت نمیماند و احتمال رویارویی مستقیم پکن و واشنگتن در حوزه نظامی و حتی در خاک آمریکا نیز وجود دارد؛ مسئلهای که بهشدت برخی از تحلیلگران آمریکایی را با نگرانی روبرو ساخته اما دولت بایدن در شرایط فعلی توجه چندانی به آن ندارد.