تصویت قطعنامه جدید ضد ایرانی در مجمع عمومی سازمان ملل توسط ناقضان حقوق بشر این نظریه را تقویت می‌کند که با تعمیق برنامه‌ریزی‌شده دیپلماسی عمومی در کنار افشای سازمان‌یافته موارد نقض حقوق بشر در کشورهای مدعی می‌توان ایران را از زیر فشار بی‌مورد نهادهای بین‌المللی بیرون آورد.

تقویت دیپلماسی عمومی

گروه جهان خبرگزاری آنا- محمد جعفری؛ در ساعات پایانی روز پنجشنبه ۲۵ آذرماه به وقت نیویورک (جمعه صبح به وقت تهران) مجمع عمومی سازمان ملل متحد همانگونه که انتظار می‌رفت با ۷۸ رأی موافق، ۳۱ رأی مخالف و ۶۹ رأی ممتنع قطعنامه‌ای ضد ایرانی نقض حقوق بشر را به تصویب رساند تا بار دیگر این موضوع به اثبات برسد که ساز و کار تعیین ناقض حقوق بشر بودن یا نبودن کشورهای عضو سازمان ملل از پایه اشتباه است. کشورهایی که سابقه طولانی نقض سازمان یافته حقوق بشر را در پرونده سیاه خود دارند از جمله آمریکا، کانادا، فرانسه، انگلیس، آلمان، عربستان سعودی، بحرین و حتی رژیم جعلی و اشغالگر صهیونیستی به این قطعنامه رأی مثبت دادند.

لازم به یادآوری است که کانادا با حمایت چند کشور غربی و هم‌پیمانان منطقه‌ای آمریکا بانی تدوین این قطعنامه بود که چندی پیش در کمیته سوم مجمع عمومی به تصویب رسید. از قبل هم مشخص بود که جلسه مجمع عمومی تنها به رأی‌گیری خواهد پرداخت یعنی اینکه هیچ مجالی به ایران برای دفاع از خودش نخواهد داد. سال‌هاست که روال کار بر همین منوال است. یک سری اطلاعات نادرست به دست کشورهای غربی ازجمله همین کانادا می‌رسد تا دولتی در اوتاوا ازجمله دولت جاستین ترودو نخست‌وزیر کانادا از آب گل‌آلود ماهی بگیرد. کشوری همچون کانادا یا آمریکا که اصل و بنیان پیدایش آن‌ها بر اشغال، کشتار و برده‌داری بنا شده است مدعی حقوق بشر می‌شوند، پیش‌نویس تدوین می‌کنند، در مجامع بین‌المللی به قطعنامه تبدیل می‌کنند و عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی و دیگر ناقضان حقوق بشر هم به آن رأی موافق می‌دهند تا ایران بیش‌ازپیش تحت‌فشار قرار بگیرد. از اینکه دشمنان در چنین مسیری گام بردارند ملالی نیست اما در این میان، کشورهای زیادی هستند که به دلیل ضعف دیپلماسی ایران اعم از عمومی، رسانه‌ای، فرهنگی، اقتصادی و حتی امنیتی-نظامی به قطعنامه‌های ضد ایران رأی ممتنع می‌دهند.

در راستای یافتن و سپس بررسی دلایل استمرار یک چنین روند نامناسبی پای صحبت ثمانه اکوان کارشناس مطالعات بین‌الملل و زهرا توحیدیان کارشناس مسائل حقوق بشر نشسته‌ایم تا ایشان بنا بر رشته پژوهشی خود از کم‌کاری، بی‌تفاوتی و حتی نادانی‌های برخی از مسئولان صحبت کنند زیرا کار ایران متمدن و تاریخی به جایی رسیده که در میان معدود کشورهایی است که کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد برایشان گزارشگر ویژه حقوق بشر اختصاص داده است.

اقدامات آفندی و پدافندی حقوق بشری را برای دقیقه ۹۰ نگذاریم

آنا: خانم اکوان شما در جریان تشکیل پرونده‌های نقض حقوق بشری علیه ایران هستید، از به رأی گذاشتن قطعنامه کمیته سوم در جلسه روز پنجشنبه هم اطلاع دارید؛ به نظر شما در کوتاه‌مدت می‌توان اقدامی برای پایان دادن به این روند ناعادلانه انجام داد یا نیاز به برنامه‌ریزی درازمدت داریم؟

اکوان: ببینید طرف مقابل یعنی بانی تهیه پیش‌نویس که کانادا باشد و حامیان اوتاوا به ترتیب اهمیت فرانسه یا آلمان در قالب یک فعالیت برنامه‌ریزی‌شده سیاسی دست به این کار زده‌اند. فراموش نشود که در رأس این ماجرا همان‌گونه که قبلاً هم تأکید کردم ایالات‌متحده آمریکا قرار دارد. حامیان این‌گونه قطعنامه‌ها از حامیان سیاسی آمریکا هستند پس نتیجه می‌گیریم که این امر اقدامی سیاسی است. کشورهایی که به قطعنامه ضد ایرانی در کمیته سوم و مجمع عمومی رأی مثبت دادند کاملاً همسویان آمریکا یا مخالفان ایران بودند اما کشورهایی هم وجود داشتند که رأی ممتنع دادند یعنی این امکان وجود داشت که این کشورها به هر صورتی به سمت مخالفت با قطعنامه چرخش داشته باشند.

برای ایجاد این چرخش موضع نیاز است که این کشورها با ایران وابستگی متقابل داشته باشند که البته کاری زمان‌بر است. شاهد هستیم وابستگی متقابلی که آمریکا با سایر کشورهای جهان ایجاد کرده که حتی اگر رأی منفی نمی‌خواهند بدهند، ممتنع بدهند، به ضرر ما تمام شده است. متأسفانه ما آن وابستگی متقابل را با هیچ‌کدام از این کشورها ایجاد نکرده‌ایم.

اگر با کشورهای ممتنع وارد تعامل شویم و گزارش پیشرفت حقوق بشر در کشورمان را به آن‌ها ارائه کنیم و در کنار آن‌هم روابط اقتصادی و سیاسی خود را با آن‌ها تقویت کنیم درنهایت وابستگی را ایجاد کرده‌ایم و خواهیم توانست رأی آن‌ها را در مجامع بین‌المللی داشته باشیم

درمان این درد را در حوزه دیپلماسی باید جستجو کرد. لازم می‌دانم توضیح بدهم که دیپلماسی یعنی اقدام به ایجاد ارتباط با یک گروه از مردم و حتی دیگر ملل و مسئولیت انجام این اقدام یعنی دیپلماسی با وزارت امور خارجه کشورهاست که بر اساس سیاست‌های حکومتی بایدها و نبایدهایش تعیین می‌شود و شروع به فعالیت دیپلماتیک می‌کند.
ایران نه‌تنها در حوزه دیپلماسی عمومی و رسانه‌ای بلکه در حوزه دیپلماسی سنتی هم عملکرد خوبی نداشته است. ما می‌توانستیم با خیلی از این ۷۱ کشوری که به قطعنامه ضد ایرانی در کمیته سوم رأی ممتنع دادند در قالب برنامه‌ای مدون ایجاد ارتباط کنیم و به آن‌ها بفهمانیم که اگر با چنین قطعنامه ضد ایرانی مخالفت کنید خواهید توانست از این امتیازات برخوردار شوید. این یک امر معمول در روابط بین‌الملل است یعنی امتیازدهی و امتیاز گیری مرسوم است.

آنا: خب این موضوع چرا تابه‌حال معطل‌مانده یا دست‌کم به‌خوبی به آن پرداخته نشده است؟

اکوان: به عقیده من دلیل عمده‌اش این است که ایران در حوزه دیپلماسی همیشه دچار بحران بوده، همیشه یک بحرانی در عرصه روابط بین‌الملل داشته. چند سال با وضعیت جنگ تحمیلی دست‌به‌گریبان بوده، مناقشه هسته‌ای با غرب داشته، ماجرای مقابله با تحریم‌های ظالمانه آمریکا در کار بوده، اصولاً وقت و توان زیادی برای ارتباط به‌گونه‌ای که عرض کردم با دیگر کشورها باقی نمانده.

البته فرصت‌های خوبی را هم از دست داده‌ایم. به‌عنوان‌مثال دوره‌ای که ریاست جنبش عدم تعهد را بر عهده داشتیم نتوانستیم از آن استفاده کنیم. در حوزه هسته‌ای جنبش عدم تعهد توانست به دفاع از ایران قطعنامه مصوب کند اما در زمینه حقوق بشر هیچ اقدامی نتوانستیم انجام بدهیم.

گفتنی است که جنبش عدم تعهد در بدو تأسیسش با ساختار ترکیب شورای امنیت سازمان ملل، کمیته سوم و نحوه به رأی گذاشتن قطعنامه‌های حقوق بشری مخالفت‌هایی داشت.

آنا: در حال حاضر از چه راهی باید وابستگی متقابل با کشورهای ممتنع ایجاد کنیم؟

اکوان: به عقیده من یافتن نقاط اشتراک بهترین راهکار است. اکثر این کشورها مثل ایران قربانی همین سیستم ناعادلانه سازمان ملل و نهادهای زیرمجموعه‌اش هستند. ما نباید منتظر بمانیم تا این‌گونه کشورها قربانی شوند بعد به سراغ آن‌ها برویم و ائتلاف تشکیل بدهیم یعنی اینکه باید برنامه‌ریزی داشته باشیم و کار را به دقیقه نود واگذار نکنیم. بسیاری از این کشورهای ممتنع آفریقایی یا مسلمان هستند و قرابت فرهنگی مناسبی با ایران دارند. به خاطر دارم که زمانی مالزی و اندونزی بااینکه کشورهایی مسلمان هستند و روابط خوبی هم با ما داشتند باز در دقیقه آخر رأی ممتنع یا حتی ضد ایران دادند.

این‌ اصل عملکرد دیپلماسی است که انجام نشده و تا انجام نشود و تا وابستگی متقابل با این کشورها پیش نیاید اوضاع به همین منوال خواهد بود. مشکل نظریه وابستگی متقابل این است که ممکن است تهران مجبور شود که با یک کشور بی‌آبرو از بابت حقوق بشر اما غیرهمسو با غرب همراه شود. به‌هرحال افزایش تعامل بهتر است. اگر با این‌ها وارد تعامل شویم و گزارش پیشرفت حقوق بشر در کشورمان را به آن‌ها ارائه کنیم و در کنار آن‌هم روابط اقتصادی و سیاسی خود را با آن‌ها تقویت کنیم درنهایت وابستگی را ایجاد کرده‌ایم و خواهیم توانست رأی آن‌ها را در مجامع بین‌المللی داشته باشیم.

آنا: نظر شما در خصوص ایجاد وابستگی متقابل از طریق جاری ساختن حقوق بشر اسلامی در کشورهای مسلمان چیست؟

اکوان: زمینه خوبی است اما خب همین کشورهای اسلامی هم به دلیل تفاوت مذهب و درواقع به دلیل ساختار سیاسی باهم سازگار نیستند. به‌عنوان‌مثال موضوع اعدام‌های عربستان را ایران نمی‌پسند، نبود مطبوعات و انتخابات هم در عربستان مشکل‌ساز است. این ایده اگرچه از بایت ماهیتی خوب است اما ایده‌ای شکست‌خورده‌ است.

آنا: خانم توحیدیان شما با دیدگاه حقوق بشری خود بفرمایید که اشکال کار کجاست؟

توحیدیان: به عقیده من مسئولان کشور و سیاست‌گذاران در زمینه حقوق بشر باید خلاقانه و به‌روز شوند.

به‌عنوان‌مثال، اگر خاطرتان باشد سفیر وقت ایران در سازمان ملل در سخنرانی که خودش داشت، آمد عکس “آوا” دختر دوساله اهوازی که مبتلا به بیماری پروانه‌ای و قربانی تحریم‌ها بود به دست گرفت و به نمایندگان کشورها در سازمان ملل نشان داد. این اقدام آن‌قدر در آن جمع تأثیرگذار بود که نماینده آمریکا آمد پیش نماینده ایران و در اقدامی خیلی بی‌سابقه‌ ابراز همدردی کرد.

من تأکید می‌کنم که دست ما خالی نیست. اگر ما بپذیریم که هم در خصوص قربانی بودن در زمینه حقوق بشر، ما قربانی نقض حقوق بشر از سوی غرب هستیم، و هم در زمینه پیشرفت‌های حقوق بشری واقعاً حرف‌هایی برای گفتن داریم، آنگاه می‌توانیم شجاعانه حقانیت خود را فریاد بزنیم و از برکات این‌گونه اقدامات بهره‌مند شویم.

ببینید در بسیاری از موارد، خدماتی که ایران دارد به زندانیان خودش ارائه می‌دهد واقعاً بهتر از بسیاری از کشورهای اروپایی و غربی است اما این را ضعیف ارائه می‌دهیم یا اصلاً صحبت نمی‌کنیم. حتی برای افکار عمومی خودمان‌ هم زندان‌هایمان یک جای خیلی مخوف و عجیب‌وغریب و سیاه‌چال به نظر می‌رسند درصورتی‌که واقعاً این‌طور نیست. تأکید می‌کنم که اگر نگاهمان را تغییر بدهیم آن موقع خواهیم توانست با اعتمادبه‌نفس به دنبال راه‌های جدید برای ارائه حقانیت خودمان برویم.

یک نمونه دیگر از اقدام خلاقانه برای نشان دادن قربانی نقض حقوق بشر بودن ایران اسفندماه سال ۱۳۹۹ اتفاق افتاد.

شاهد بودیم که ستاد حقوق بشر متولی نشستی شد که سفرای خارجی مقیم ایران در آن حضور داشتند. در آن نشست یکی از بیماران تالاسمی که به دلیل تحریم‌ها بی دارو مانده بود ماجرای خود را بیان کرد. ماجرای وی همه سفرا را تحت تأثیر قرار داد. پوشش خبری هم خیلی خوب انجام شد. بنابراین ما حرف‌های زیادی برای گفتن داریم اما عملکردمان در ارائه این مطالب هم در زمینه قربانی نقض حقوق بشر بودن و هم در زمینه دستاوردها متأسفانه خیلی ضعیف است.

درست به همین دلیل است که اتحاد علیه ایران ‌همچنان باقی هست. آن رایزنی‌های سنتی که خانم اکوان اشاره کردند تا جایی که اطلاع دارم در جریان هستند و یارکشی‌هایی هم در سطح بین‌الملل انجام داده‌ایم اما ما به اقدامی فراتر از این‌ها نیاز داریم.

یادآور شوم که ارائه عکس “آوا” خیلی مؤثر بود و باعث شد توجه رسانه‌ها به بیماران پروانه‌ای و بیماران خاص در ایران جلب شود و در خصوص تأثیر تحریم‌ها صحبت کنند و رسانه‌های خارجی حتی آمریکایی‌ها بیایند در این زمینه گزارش تهیه کنند. پس می‌شود کارهایی کرد. آن‌قدر که بزرگ دوست داریم باشد و تأثیر فوری داشته باشد نیست ولی می‌شود کارهایی کرد.

توحیدیان-خبرگزاری-آنا

ایران قربانی نقض حقوق بشر توسط کشورهای مدعی است
آنا: افشای موارد نقض حقوق بشر در کشورهای مدعی در دستور کار ستاد حقوق بشر است یا وزارت خارجه؟

توحیدیان: ما مصوبه‌ای در مجلس شورای اسلامی داریم که وزارت امور خارجه را موظف می‌کند هرسال گزارش نقض حقوق بشر آمریکا را منتشر کند چون در خصوص بحث حقوق بشر مدعی هستیم. هم خودمان قربانی نقض حقوق بشر هستیم، هم مدعی پیشرفت‌های حقوق بشری هستیم، هم مدعی هستیم نسبت به نقض گسترده‌ای که آن‌طرف دارد اتفاق می‌افتد. متأسفانه وزارت خارجه این گزارش‌ها را به‌صورت مستمر منتشر نکرده است.

در زمینه مقابله با اتهامات نقض حقوق بشر علیه ایران باید آفندی عمل کنیم یعنی اینکه به جهان و به نهادهای بین‌المللی به‌صورت مستند ثابت کنیم که در آمریکا و دیگر کشورهای مدعی چه موارد سنگینی از نقض حقوق بشر اتفاق می‌افتد

لازم به یادآوری است که مکانیسمی تحت عنوان UPR در ساختار کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد وجود دارد که بر اساس آن‌همه کشورهایی که عضو شورای حقوق بشر هستند، به‌صورت هر چهار سال یک‌بار باید پیشرفت‌های حقوق بشری را گزارش بدهند. فکر می‌کنم سال گذشته بود که نوبت آمریکا بود، آنجا هم اتفاقاً جمهوری اسلامی آمد و مصادیق نقض حقوق بشر در آمریکا را مطرح کرد. همه کشورها آمدند چون بحث خشونت پلیس خیلی مطرح شده بود. انتقادات و پیشنهادهای بسیاری هم به آمریکا شد و آمریکا هم مثل همیشه موضع گرفت که “بله! نقص‌هایی داریم، یک دستورالعمل‌هایی برای اصلاح این‌ها وجود دارد و انجام می‌شود”.

کشورهای اروپایی هم به همین منوال هستند. مقامات ما هم در صحبت‌هایشان، موضع‌هایشان و گفت‌وگوهایشان دیده‌شده که به این موارد اشاره می‌کنند ولی آن چیزی که ما منسجم می‌بینیم که وزارت امور خارجه آمریکا می‌آید هرسال یک گزارش از نقض حقوق بشر در کشورها ازجمله ایران ارائه می‌دهد، سازمان‌هایی که تحت حمایت کشورهای اروپایی و آمریکایی هستند، مثل دیده‌بان حقوق بشر، مثل عفو بین‌الملل، آن‌ها هم سالانه یک گزارشی از نقض حقوق بشر ارائه می‌دهند، پر از ادعاست، پر از اخباری است که درواقع منافقین به آن‌ها داده‌اند.

ما تابه‌حال چنین عملکردی نداشته‌ایم. نهادهای داخلی خودمان می‌توانند ورود کنند به این عرصه، این گزارش‌ها را تولید کنند. رسانه‌های ما متمرکز هستند، این اخبار را از رسانه‌های آمریکایی می‌گیرند اما آن‌کسی که بخواهد منسجم این کار را انجام و بعد ارائه دهد، این کار خیلی ضعیف شده یا نشده یا محدودشده به همان هفته حقوق بشر آمریکایی که تعریف کردیم و جسته‌وگریخته به این موضوعات پرداخته می‌شود.

من معتقدم در این زمینه باید آفندی عمل کنیم یعنی اینکه به جهان و به نهادهای بین‌المللی به‌صورت مستند ثابت کنیم که در آمریکا و دیگر کشورهای مدعی چه موارد سنگینی از نقض حقوق بشر اتفاق می‌افتد.

لینک مطلب در خبرگزاری آنا