یکی از مهم‌ترین دلایل خروج آمریکا از برجام و فعال‌کردن مکانیسم ماشه توسط ترامپ این بود که طبق برجام قرار بود تحریم‌های تسلیحاتی ایران برداشته شده و ایران بتواند سلاح خریدوفروش کند.
روح برجام - ثمانه اکوان

ایران در چند روز اخیر ماهواره‌بر سیمرغ را به فضا پرتاب کرده است. بلافاصله بعد از پرتاب این ماهواره‌بر، وزیر امور خارجه آلمان در اعلام موضعی شدید این اقدام ایران را افراطی خوانده است. این موضع درحالی اتخاذ شده است که ایران و اعضای ۱+۵ در وین درحال مذاکره برسر رفع تحریم‌های ایران هستند و فعالیت‌های مرتبط با حوزه فضایی نیز ارتباطی با حق فعالیت‌های هسته‌ای ایران ندارد. پیش از این نیز انگلیس و فرانسه مواضعی علیه ایران را همزمان با مذاکرات اتخاذ کرده بودند. در گفت‌وگویی که با ثمانه اکوان، کارشناس مسائل بین‌الملل داشته‌ایم دلایل اتخاذ چنین مواضعی از جانب طرفین غربی مذاکرات مورد بررسی قرار گرفته است. مشروح این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید.

در دهه اخیر به‌ویژه در دوره ۸ساله دولت روحانی در حوزه فعالیت‌های فضایی به‌نوعی یک رکود را شاهد هستیم. دلیل این کاهش بیشتر فنی بوده است یا سیاسی؟

مساله بیش از آنکه مربوط به بودجه‌ و موارد اقتصادی باشد، متاثر از مسائل سیاسی بوده است. آمریکایی‌‌ها می‌گفتند برجام یک روحی دارد و آن روح باعث می‌شود ایران سراغ خیلی از کارهایی که تا پیش از آن می‌رفته، نرود، دولت روحانی نیز به‌دلیل اتخاذ سیاست‌های غرب‌گرایانه‌ به این باور رسیده بود و تلاش داشت به‌سراغ فعالیت‌های فضایی که مستلزم افزایش فعالیت‌ها و توسعه توان موشکی کشور است نرود تا بتواند نظر غرب را برای اجرایی‌شدن برجام جلب کند. بالاخره سیاست‌شان این بود و تلاش هم می‌کردند که دراین‌باره، پاسخگویی‌ای به افکارعمومی نداشته باشند. در سال‌های پایانی دولت روحانی، انتقادها درخصوص کاهش پیدا کردن فعالیت‌های مربوط به حوزه فضایی کشور زیاد شده بود و این مطالبه از دولت مطرح بود که چرا این فعالیت‌ها را کنار گذاشته‌ و سرعت پیشرفتی که در این عرصه داشته‌ایم، یک‌دفعه و ناگهان به صفر رسیده است.

به‌نظر می‌رسد دولت جدید قصد دارد متفاوت عمل کند و به این مسائل بیش‌ از قبل اهمیت می‌دهد. دلیل آن‌هم این است که ایران به این نتیجه رسیده است به آن چیزی که غربی‌ها می‌خواستند عمل نکند. خواسته غربی‌ها آن بود که ایران علاوه‌بر آنکه دارد به برجام عمل می‌کند، اقدامات فراتر از برجامی را که انجام می‌دهد هم با چیزی که آنان روح برجام می‌خواندند، منطبق کند. ایران دید هم در دولت روحانی و هم بعد از آن، در چندماه ابتدایی دولت رئیسی، هیچ واکنش مثبتی ازسوی غرب مشاهده نشده است و آن‌ها در این مدت، دربرابر حسن‌نیت‌هایی که ایران نشان داد، حسن‌نیت نشان نداده‌اند. در دوره ترامپ هم این تشدید شد و بیرون آمدن آمریکا از برجام، باعث نشد ایران به وضعیت پیش از برجام بازگردد و فعالیت‌هایش را ادامه دهد. با توجه به همه اینها، دولت فعلی به این نتیجه رسیده است تا زمانی که دولت آمریکا برای تعهدات بین‌المللی‌اش احترامی قائل نیست و اعتقادی به اجرایی‌کردن تعهداتش در برجام ندارد و در عین حال تلاش می‌کند در همین مذاکرات احیای برجام نیز خواسته‌های جدیدی از ایران داشته باشد و سعی می‌کند احیای برجام را با ادامه تحریم‌ها همراه کند و هر دو را با هم داشته باشد، بهتر است ایران هم فعالیت‌هایش را متوقف نکند و به حرکتش ادامه دهد. این مساله‌، منطقی هم هست چون در مذاکرات به‌خصوص در چند دوره‌ای که در دولت فعلی برگزار می‌شود، طرف‌ها دارند یکدیگر را می‌سنجند. بالاخره دولت‌ها در ایران و آمریکا تغییر کرده‌اند و دارند این را می‌سنجند که هرکدام از دولت‌ها تا چه میزان روی منافع ملی‌شان پافشاری می‌کنند. در عین حال، اینکه ایران گفته است مذاکرات وین در شرایط فعلی فقط مذاکره برای احیای برجام است و من درخصوص مسائل دیگر به‌خصوص مسائل موشکی، منطقه‌ای و حالا جدیدا پهپادی، مذاکره‌ای با غرب نخواهم داشت، همین‌طور اقداماتی که اخیرا انجام می‌شود، مثل همین رزمایشی که چندوقت پیش برگزار شد و تداوم برنامه‌های فضایی ایران، نشان‌دهنده آن است که وقتی آمریکا تعهدی به اجرایی‌کردن وعده‌هایش نشان نمی‌دهد، ایران هم تعهدی برای درنظر گرفتن خواسته آمریکا در داخل کشور به‌خصوص در مسائل دفاعی و پیشرفت‌های علمی در مساله فضایی، تعهدی برای خود قائل نیست.

اخیرا شاهد اتخاذ مواضعی علیه برنامه فضایی ایران توسط وزیر امور خارجه آلمان بوده‌ایم. اتخاذ مواضع علیه ایران همزمان با مذاکرات وین را پیش از این از انگلستان و فرانسه نیز شاهد بوده‌ایم. آیا این نشان‌دهنده این نیست که عزمی ازسوی تروئیکای اروپایی برای به نتیجه رسیدن مذاکرات وجود ندارد؟

در مذاکرات جدید، ایران به‌صورت مستقیم با آمریکا مذاکره نمی‌کند و دلیلش هم آن است که طبق یک عرف بین‌المللی، کشوری که به تعهد بین‌المللی و به مذاکرات بین‌المللی قبلی احترام نگذاشته است، نباید در جلسه مذاکرات جدید حضور داشته باشد؛ مگر اینکه بخواهد ابراز پشیمانی کند و حسن‌نیت نشان دهد. اما درخصوص مذاکرات جدید، آمریکا هیچ‌کدام از این اقدامات را انجام نداده است، بنابراین اروپایی‌ها در شرایط فعلی، هم دارند نقش اروپا را ایفا می‌کنند و هم به‌دلیل پیوستگی سیاست ‌خارجی‌شان با رژیم‌صهیونیستی و کشورهای عرب منطقه، نقش نمایندگی آنها را ایفا می‌کنند. یکی از انتقادهایی که به‌طور خاص به فرانسه وارد است این است که علی‌رغم اینکه فرانسه در سال جدید میلادی قرار است ریاست اتحادیه اروپا را برعهده بگیرد، در مذاکرات به‌عنوان فرانسه و رئیس اتحادیه اروپا عمل نمی‌کند، بلکه به‌عنوان نماینده رژیم‌صهیونیستی و نماینده اعراب عمل می‌کند. بنابراین، اتفاقی که می‌افتد این است که برخلاف آن چیزی که اروپایی‌ها مطرح می‌کنند، این ایران نیست که خواسته‌های غیرواقعی دارد، بلکه این کشورهای اروپایی و به‌خصوص فرانسه هستند که ظاهرا شرایط را یک شرایط غیرواقعی دیده‌اند که می‌توانند به ایران فشار بیاورند. تصور می‌کنند بتوانند دوباره یک گفت‌وگویی برای آنکه به چیزی فراتر از برجام برسند داشته باشند. بتوانند به‌صورت غیررسمی یک برجام جدید داشته باشند. یعنی قرار نیست توافق جدیدی شکل بگیرد اما می‌خواهند برجام را از هویتی که قبلا داشته خالی کنند و هویت جدیدی به آن بدهند و به‌زعم خودشان آن را اصلاح کنند. انتقادی که به ایران می‌شود هم در همین راستا است. اینکه شما حین مذاکرات به ما اجازه نمی‌دهید چیزی را در گفت‌وگوها مطرح کنیم. اجازه که نمی‌دهید هیچ، دارید نشان می‌دهید که عزم سیاسی و عزم جدی‌ای نیز در میدان عمل ندارید و اقداماتی را که تا‌به‌حال در دولت قبلی انجام نداده بودید الان انجام می‌دهید و درصدد آن هستید که بتوانید به پیشرفت موشکی و پیشرفت علمی برای ایجاد توسعه در حوزه فضایی هم دست پیدا کنید.

آیا می‌شود دلیل اینکه طرف غربی بعد از مساله هسته‌ای سایر حوزه‌های فناوری ایران همچون موشکی و فضایی را دستاویزی برای بهانه‌جویی قرار داده است، ناشی از کوتاهی دولتمردان ایران دانست؟

از داخل دولت روحانی بعد از برجام صداهایی بیرون می‌آمد مبنی‌بر اینکه ایران حاضر است به‌سمت برجام۲ و ۳ نیز برود و در حوزه مسائل منطقه‌ای و موشکی نیز تن به مذاکره با غربی‌ها بدهد. بسیاری از کارشناسان روابط بین‌الملل حامی ارتباط با غرب نیز این موارد را مطرح می‌کردند. این فضای فکری نیز همان چیزی بود که آمریکایی‌ها دوست داشتند وجود داشته باشد. در همان زمان نیز صحبت‌های رهبر معظم انقلاب جلوی چنین رویکردی را گرفت و ایشان بارها اعلام کردند ایران درخصوص مسائل دفاعی و به‌ویژه موشکی با غرب مذاکره نخواهد کرد. معنی مذاکره این است که ایران نیز خواهد پذیرفت محدودیت‌هایی را بر خود اعمال کند. اگر کشورهای اروپایی و آمریکا می‌توانستند، ایران را حتی درمورد سلاح‌های دفاعی معمولی نیز مجبور به مذاکره و امتیاز دادن می‌کردند، چیزی که خود آنها نیز به آن معترف بودند.

یکی از مهم‌ترین دلایل خروج آمریکا از برجام و فعال‌کردن مکانیسم ماشه توسط ترامپ این بود که طبق برجام قرار بود تحریم‌های تسلیحاتی ایران برداشته شده و ایران بتواند سلاح خریدوفروش کند. آمریکا برای جلوگیری از این امر از برجام خارج شد و اعلام کرد هیچ کشوری نباید با ایران معامله تسلیحاتی داشته باشد. ممنوعیت معامله تسلیحاتی نیز صرفا به تسلیحات خاص یا تسلیحات هسته‌ای محدود نمی‌شد بلکه تسلیحات معمولی دفاعی را نیز شامل می‌شد.

هدف آنها محدودیت همه‌جانبه تسلیحاتی ایران است و اگر درحال حاضر نیز مساله پهپادی اضافه شده و مجلس آمریکا درحال تصویب‌کردن بیانیه‌ای است برای اعمال تحریم‌های پهپادی علیه ایران در راستای تحقق همین هدف است. غربی‌ها درحال عبور از مساله‌ هسته‌ای هستند و معتقدند هر توافقی در این رابطه فعالیت‌های هسته‌ای ایران را متوقف می‌کند و فعالیت‌های موشکی و عمق استراتژیک ایران در منطقه را هدف قرار داده‌اند و قصد دارند تکنولوژی‌های نوین ایران را نیز تحریم کنند.

تحریم‌هایی که در حوزه تکنولوژی‌های نوین علیه ایران اعمال شده بیشتر افرادی را شامل می‌شود که در فعالیت‌های مرتبط با ساخت پهپاد فعالیت می‌کردند و ممکن است به تمام عرصه‌های نوینی که در دنیا به راه افتاده است نیز وارد شده و فعالیت‌های ما را در حوزه فضایی و ارتباطی شامل شود.

اگر ایران در هریک از این زمینه‌ها از حق حاکمیتی خود کوتاه بیاید و تن به مذاکره بدهد طرف غربی را جری‌تر کرده و باعث می‌شود آنها سعی کنند ایران را گام‌به‌گام به عقب‌تر ببرند.

اینکه طرف‌های غربی مدعی می‌شوند برنامه‌های فضایی ایران برخلاف قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان‌ملل است، چقدر واقعیت دارد؟ آیا چنین قطعنامه‌ای وجود دارد یا این نوع طرح دعوا‌ها صرفا یک ادعای واهی است؟

تمام قطعنامه‌هایی که در رابطه با فعالیت‌های موشکی ایران در شورای امنیت سازمان‌ملل تصویب شده بود با تصویب برجام از حیز انتفاع خارج شد. ادعایی که کشورهایی غربی مطرح می‌کنند همان چیزی است که تا پیش از این با استناد به روح برجام مطرح می‌شد.

با توجه به اینکه آمریکایی‌ها از برجام خارج شده و دیگر نمی‌توانند به روح برجام اشاره کنند، سعی دارند برگردند به ادعاهای گذشته که زمانی علیه ایران قطعنامه تصویب شده بود و ایران باید به آن پایبند باشد، حتی اگر آن قطعنامه لغو شده باشد.

فارغ از اینکه آمریکا همواره یک رویکرد تهدیدآمیز علیه ایران داشته است، به‌نظر می‌رسد در چندماه اخیر این رویکرد حداقل به‌لحاظ رسانه‌ای ملایم‌تر شده باشد؛ تا جایی که گاهی حتی اروپایی‌ها که درحال مذاکره با ایران هستند مواضع به‌مراتب تندتری را به‌نسبت آمریکا علیه ایران گرفته‌اند. این رویه جدیدی را که آمریکا در پیش گرفته است ناشی از چه چیزی می‌دانید؟ آیا اهداف خاصی را از این شیوه دنبال می‌کنند یا ناچار به تن دادن به خواسته‌های ایران هستند؟

از آنجایی که آمریکا خود از توافق خارج‌ شده و محکوم به پرداخت غرامت است، اتخاذ دیدگاه‌های ملایم آنها را متمایل به مذاکره نشان داده و به‌لحاظ دیپلماسی عمومی به آنها کمک می‌کند. آمریکا می‌خواهد با پذیرش حدودی از اقدامات ایران خودش را دارای حسن‌نیت نشان دهد و مجبور به این کار است؛ چراکه سعی می‌کند با این روش از اقدامات اصلی‌تر یعنی جبران ضرر‌های تحمیل‌شده به ایران از سال۲۰۱۸ تاکنون شانه خالی کند. آمریکا سعی دارد در این مذاکرات به‌جای پذیرش اشتباه و نشان دادن حسن‌نیت واقعی گاهی نیز مواضع ملایم اتخاذ کند. دلیل مهم‌تر برای بروز چنین رفتارهایی در مضیقه بودن آمریکا و رژیم‌صهیونیستی به‌لحاظ زمانی است. با گذشت بیشتر زمان فعالیت‌های هسته‌ای ایران گسترش یافته و میزان اورانیوم غنی‌شده ایران افزایش می‌یابد و این دست ایران را در مذاکرات بازتر می‌کند. به همین دلیل آمریکایی‌ها از خیلی از مسائل حاشیه‌ای عبور کرده و تلاش می‌کنند به هر طریقی که شده مذاکرات به نتیجه برسد و مساله هسته‌ای ایران تمام شود. در همین راستا اروپایی‌ها نیز با وجود تعطیلی مذاکرات بعد از برگزاری رزمایش در ایران بازگشت سریع‌تر به میز مذاکره را در دستورکار قرار دادند.

لینک مطلب در روزنامه فرهیختگان