اوکراین

تکرار ماجرای فساد اقتصادی پنتاگون این بار در اوکراین

آمریکاییها معتقدند آینده « نظم لیبرال دنیا» منوط به پیروزی جبهه غرب در جبهه اوکراین علیه روسیه است. بزرگنمایی این جنگ و رساندن آن به حد رویارویی نظامی و ایدئولوژیک دو جبهه شرق و غرب ، سیاستمداران غربی را وادار ساخته که از هرچه دارند برای پیروزی در این جنگ بهره بگیرند و همین رویکرد باعث سرازیر شدن منابع مالی اروپایی و آمریکایی به اوکراین برای مقابله با مسکو شده است.
این رویکرد و این نوع نگاه به جنگ در اوکراین، با این حال تنها مثال تلاش جنگ طلبان واشنگتن برای بزرگنمایی یک جنگ نیست. زمانی که جورج بوش پسر قصد حمله به افغانستان و عراق را داشت دقیقا با همین معانی و تعابیر، آمریکاییها به سمت منطقه غرب آسیا سرازیر شدند و هزاران شهروند غیر نظامی مسلمان را هدف گلوله های خود قرار دادند. جنگ افغانستان درسهای زیادی برای ارتش آمریکا داشت اما به نظر می رسد در تب و تاب جبهه غرب برای سیراب کردن اوکراین از سلاح های آمریکایی، مهمترین درسهای گرفته شده از جنگ های قبلی آمریکا به فراموشی سپرده شده است.

یکی از مهمترین درسهایی که ایالات متحده باید از جنگ در افغانستان می اموخت، نوع مدیریت منابع مالی ای بود که براین حمله نظامی به پنتاگون سرازیر شد و یا سر از موسسات غیر دولتی برای دوران پسا جنگ در افغانستان هزینه شد. در ارتش آمریکا در طول دو دهه گذشته، افراد زیادی حضور داشتند که معتقد بودند آموزش دادن نیروهای افغانی و تشکیل یک ارتش برای این کشور، راه برای قدرت گیری گروه های شبه نظامی مانند القاعده و طالبان را می گیرد . با این حال دو دهه هزینه کرد بی رویه در این مسئله، تنها یک نتیجه در بر داشت ؛ نتیجه ای که ارتش آمریکا این روزها به شدت در مورد آن نگران است: هدر رفت منابع مالی و افزایش فساد سیستماتیک اقتصادی در پنتاگون . سایه فساد مالی موجود در پنتاگون و سازمان های زیر مجموعه غیر دولتی ارتش آمریکا در افغانستان، حالا روی سر اوکراین افتاده است و این بار به نظر می رسد بحران، شدیدتر از دفعه قبل باشد چرا که این بار دئلتی در اوکراین بر سر کار است که تا پیش از آغاز جنگ نیز به فساد مالی گسترده معروف بود!

آمریکاییها البته چندان هم زیر بنای سیاست فعلی خود را غلط نمی دانند. آنها با این حال به جای نگاه به حمله نظامی کشورشان در سال ۲۰۰۱ به افغانستان، سالها پیش و زمانی را مورد توجه قرار می دهند که به مجاهدین افغان برای مقابله با روسیه سلاح و منابع مالی لازم را می رساندند. آنها معتقدند با ارسال سلاح و تجهیزات نظامی و منابع مالی بی انتها به اوکراین می توانند مانند دهه ۸۰ میلادی، نسلی را در اوکراین پرورش دهند که تا سالها رد مقابل نفوذ و حضور روسیه در این کشور می ایستد. با این حال درسی که آنها از افغانستان نایموخته اند، این است که القاعده از همان مجاهدینی به وجود آمد که زمانی در مقابل شوروی می جنگیدند و در نهایت طالبان از همان نسلی پرورش یافت که طی دو دهه آموزشهای نظامی قرار بود جلوی دشمنان آمریکا بایستند نه جلوی واشنگتن!

این البته بخشی از ماجرا است . مهمترین بخش که به طودی ابعاد بیشتر آن برای دنیا روشن می شود، گم شدن منابع مالی و سلاح هایی است که قرار بوده به دست مبارزان اوکراینی بیفتد. دولت بایدن در زمانی کمک ۴۰ میلیاردی خود به دولت اوکراین را اعلام کرد که در همان زمان ، رسانه های آمریکایی در تلاش بودند بفهمند ارتش آمریکا چطور ۷٫۱ میلیارد دلار از تجهیزات نظامی خود را بعد از خروج از افغانستان در این کشور برای طالبان به جا گذاشته است. این مسئله جدای از میلیون ها دلار کمک های مالی ای بود که به دلیل فساد موجود در پنتاگون و دولت افغانستان در طول دو دهه گذشته در این شکور گم شده بود. شاید پنتاگون و دولت افغانستان به حدود دو دهه زمان نیاز داشتند که چنین حجم عظیمی از فساد اقتصادی را به بار بیاورند اما به نظر می رسد پنتاگون حالا تجربه بیشتری دارد زیرا تنها در طول حدود ۱۸۰ روز از آغاز جنگ ائکراین با روسیه، در حدود یک سوم از کمک های مالی و نظامی آمریکا به مبارزان اوکراینی گم شده است! ماجرا اما از جایی جالب می شود که به نوشته وب سایت «دیفنس نیوز»، گروهی مسئول رساندن تجهیطات نظامی و منابع مالی به اوکراین شده است که سابقه کار در افغانستان، عراق و سوریه را نیز داشته است . سابقه کاری این گروه، رساندن تحهیطات نظامی به تروریست های داعش ، به جای ارتش عراق در این کشور و یا پرت کردن تجهیزات نظامی برای تروریستهای داعش و جبهه النصره در سوریه بود! آمریکا در طول دو دهه گذشته در حدود ۱۳۴ میلیارد دلار کمک مالی به افغانستان فرستاد که بر اساس گزارش و تحقیقهای سیگار – بازرس ویژه بازسازی افغانستان – تنها در یک مورد، از ۶۳ میلیارد دلاری که برای بازسازی افغانستان فرستاده شده بود، ۱۹ میلیارد دلار غیب شد . بازرسی ویژه افغانسان در این خصوص گفته بود که مبالغ گم شده به خاطر فساد و سوء استفاده از بین رفته است (نیوزویک). این گزارش در عین حال نشان داد که به فاصله یک سال بعد از گم شدن این مبلغ، ردپای آن در بین گروه تروریستی داعش پیدا شد و آمریکا بدین ترتیب بزرگترین کمکگ مالی خود را نه به افغانستان ، بلکه به داعش انجام داده بود.

کارشناسان سیاسی اما حالا با اشاره به تجربیات پیشین در این خصوص ، پیشنهادکرده اند که از هم اینک ، سازمانی ویژه برای ردیابی کمک های مالی آمریکا به اوکراین تشکیل شود زیرا دولت اوکراین نیز به اندازه کافی شفاف عمل نمی کند و احتمالا بسیاری از سلاح ها و تجهیطات نظامی و یا حتی کمک های مالی اصلا به جبهه نبرد با روسیه نمی رسد.
امار جالب توجه در این خصصو این است که حجم کمکهای مالی اتحادیه اروپا به اوکراین نیز زیاد است و هنوز هیچ مرجعی درباره چگونگی هزینه کرد این کمک های مالی در دولت زلنسکی تحقیقی انجام نداده است . یکی از موسسات پژوهشگر در این زمینه آماری منتشر کرده که نشان می دهد اتحادیه اروپا بالاترین میزان کمک های مالی به اوکراین را برا اساس تولید ناخالص داخلی خود داشته است و ایالات متحده در رتبه پنجم در این زمینه قرار دارد. با این حال اگر بخواهیم بدون توجه به تولید ناخالص داخلی هر کشور، میزان کمک ها را بسنجیم، ایالات متحده در رتبه اول قرار داشته، انگلستان با ۳٫۷ میلیارد دلار در رتبه دوم قرار دارد و لهستان و آلمان به ترتیب با ۱٫۸ و ۱٫۴ میلیارد دلار در رتبه های بعدی قرار دارند.

لینک مطلب در خبرگزاری مهر